Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
high pressure steam
بخار فشار قوی
Search result with all words
equilibrium vapor pressure
فشار بخار تعادل
vapor pressure
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
vapor pressure
فشار بخار
vapour pressure
فشار بخار اب
Other Matches
precipitation of moisture
انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
gasses
بخار
gassed
بخار
gases
بخار
gas
بخار
brume
بخار
water vapor
بخار اب
fume
بخار
vaporer
بخار زا
reeks
بخار
vapor
بخار
vapo
بخار
reek
بخار
reeked
بخار
vaporific
بخار زا
vaporific
بخار شو
vapour
بخار
fumed
بخار
fumes
بخار
steaming
بخار
fuming
بخار
miasmas
بخار بد بو
aqueous vapor
بخار اب
miasma
بخار بد بو
vapour
بخار اب
reeking
بخار
steamed
بخار اب
haze
بخار
steams
بخار اب
steams
بخار
steaming
بخار اب
steamed
بخار
steam
بخار
halitus
بخار
steam
بخار اب
steam gauge
بخار سنج
vapory
بخار مانند
vaporous
بخار دار
steam gas
بخار دواتشه
steam
بخار کردن
vapory
بخار الود
vapory
شبیه بخار
atmology
علم بخار اب
vapory
بخار وار
vaporimeter
بخار سنج
sweating bath
حمام بخار
steamy
شبیه بخار
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamiest
شبیه بخار
steamier
پر حرارت پر بخار
steamier
شبیه بخار
fuming
دود بخار
fuming
بخار شدن
fumed
بخار شدن
fumes
دود بخار
steamy
پر حرارت پر بخار
boiler
دیگ بخار
boilers
مولد بخار
boiler
مولد بخار
fumed
دود بخار
vaporous
مانند بخار
steam hammer
چکش بخار
vaporization
بخار سازی
steam engine
ماشین بخار
steam engine
موتور بخار
steam stripping
تقطیر با بخار اب
vaporing
بخار دادن
steam distillation
تقطیر با بخار اب
turbines
توربین بخار
vaporization
تبدیل به بخار
exhaust steam
بخار خروجی
vapor trail
لولههای بخار
vaporable
بخار شدنی
steamers
ماشین بخار
steamers
کشتی بخار
steamer
ماشین بخار
steamer
کشتی بخار
vaporarium
حمام بخار
vaporer
بخار دار
steam boiler
دیگ بخار
vaporizable
بخار شدنی
vaporizer
مولدهای بخار
steam fog
مه حاصل از بخار اب
turbine
توربین بخار
furnace dust
بخار کوره
vapour bath
حمام بخار
fumes
بخار شدن
gas tank
بخار بنزین
fumatorium
اطاق بخار
flue dust
بخار گاز
steam boat
کشتی بخار
steam boat
کرجی بخار
steam bath
حمام بخار
saturated body
بخار مشبع
pulsometer
تلمبه بخار
vaporizer
بخار کننده
pulsimeter
تلمبه بخار
colic
بخار یاگازمعده
flue boiler
دیگ بخار
gasiform
بخار مانند
boilers
دیگ بخار
pet cock
شیر بخار
cheval vapor
اسب بخار
engine
ماشین بخار
Turkish baths
گرمابه بخار
Turkish bath
گرمابه بخار
steaming
بخار کردن
steamed
بخار کردن
reeking
بخار دهان
steam valve
دریچه بخار
steamship
کشتی بخار
reeked
بخار دهان
steam turbine
توربین بخار
bucket of steam
سطل بخار
vaporizes
بخار شدن
vaporized
بخار شدن
steams
بخار کردن
vaporize
بخار شدن
vaporising
بخار شدن
vaporised
بخار شدن
steamboat
کشتی بخار
steam whistle
سوت بخار
reeks
بخار دهان
HP
اسب بخار
reek
بخار دهان
stream turbine
توربین بخار
vaporizing
بخار شدن
gland steam
بخار دورزبانه
flue
لوله بخار
superheated steam
بخار داغ
flues
لوله بخار
vaporises
بخار شدن
hooter
سوت بخار
hooters
سوت بخار
fume
بخار شدن
fume
دود بخار
horse power
اسب بخار
horsepower
اسب بخار
steam trap
تله بخار
mercury vaper
بخار جیوه
live steam
بخار زنده
mofette
بخار بدبو
steam generator
دیگ بخار
sudatorium
حمام بخار
steam ship
کشتی بخار
volatilize
بخار شدن
sauna
حمام بخار فنلاندی
gland steam
بخار دور اب بند
saturated vapour
بخار سیر شده
vapor deposition
رسوب سازی با بخار
blasts
جریان هوایا بخار
steam tight
مانع خروج بخار
vapor trail
مسیر عبور بخار
ammonia
محلول یا بخار امونیاک
blast
جریان هوایا بخار
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
saunas
حمام بخار فنلاندی
rainmaker
وسیله متبلورکننده بخار اب
boiler maker
متصدی دیگ بخار
fumed
غضب بخار دادن
margine boiler
دیگ بخار کشتی
mercury arc lamp
لامپ بخار جیوه
mercury vapor rectifier
یکسوساز بخار جیوه
metric horsepower
اسب بخار متریک
steamy
دارای بخار مه الود
steamiest
دارای بخار مه الود
steamier
دارای بخار مه الود
fuming
غضب بخار دادن
superheated vapor
بخار ابر گرم
fumes
غضب بخار دادن
fume
غضب بخار دادن
boiler maker
سازنده دیگ بخار
boiler room
اطاق دیگ بخار
vaporous
مانند بخار پوچ
electric boiler
دیگ بخار برقی
bottom blow
شیر ته دیگ بخار
boilermaker
سازنده دیگ بخار
dry pipe
لوله بخار خشک
steam fitter
تعمیر کارلوله بخار
electric horsepower
اسب بخار الکتریکی
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
purling
حاشیه حلقه دود یا بخار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com