English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
purchasing power parity برابری قدرت خرید
Other Matches
purchasing power قدرت خرید
purchasing power of money قدرت خرید پول
value for money قدرت خرید پول
real purchasing power قدرت خرید واقعی
current purchasing power قدرت خرید فعلی
circulating medium وسیله انتقال قدرت خرید
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
isonomy برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
purchase price variance سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
order خرید سفارش خرید
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
equations برابری
comparisons برابری
comparison برابری
parallelism برابری
evenness برابری
equalization برابری
equation برابری
coequality برابری
par برابری
equality برابری
owelty برابری
parity برابری
conformation برابری
equalness برابری
equity برابری
isogony برابری
rivalship برابری
equivalent برابری
equivalents برابری
equities برابری
inequalities نا برابری
iso quant برابری
inequality نا برابری
manifoldness چند برابری
counterbalance برابری کردن
accommodation coefficient ضریب برابری
commensuteness برابری دراندازه
homology همسانی برابری
musicality برابری با موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
counterbalanced برابری کردن
oneness برابری وحدت
equal sign علامت برابری
equality ciroui مدار برابری
tie رابطه برابری
exchange parity برابری ارز
equal gate دریچه برابری
gold parity برابری طلا
counterbalances برابری کردن
ties رابطه برابری
coeternity برابری درابدیت
subjective equality برابری ذهنی
counterweigh پارسنگ برابری کردن با
modernness برابری بااصول امروزی ها
exchange rate parity نرخ برابری ارز
par of exchange نرخ برابری ارز
isopolity برابری در حقوق سیاسی
exchange parity نرخ برابری ارز
feminism برابری طلبی زنان
par value of currencies نرخ برابری اسعار
equal sacrifice theory نظریه برابری فداکاری
equity versus efficiency برابری در مقابل کارائی
to make odds even نا برابری ها را از میان بردن
equipollence برابری درمعنی یاقوه
emulate برابری جستن با پهلو زدن
emulates برابری جستن با پهلو زدن
emulating برابری جستن با پهلو زدن
equipoise برابری دروزن متعادل ساختن
emulated برابری جستن با پهلو زدن
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
feminism عقیده به برابری زن ومرد طرفداری اززنان
devaluation تنزل نرخ برابری پول تضعیف پولی
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
feminism عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
lorenz curve منحنی که نمایشگر انحراف توزیع درامداز وضع برابری کامل است
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
buying خرید
underwrite خرید
underwrites خرید
purchasing خرید
shopping خرید
underwritten خرید
underwrote خرید
buys خرید
procurement خرید
buy خرید
underwriting خرید
purchase خرید
purchased خرید
purchases خرید
bond servant زر خرید
bondwoman زن زر خرید
purchase order سفارش خرید
purchasing office دفتر خرید
futures exchange خرید اتی
coemption خرید کل محصول
forward purchasing پیش خرید
forward purchase پیش خرید
forward purchase خرید سلف
purchase order دستور خرید
short covering پیش خرید
purchasing office قسمت خرید
purchasing department دفتر خرید
purchase requisition درخواست خرید
purchase rate نرخ خرید
purchasing analyst تحلیل گر خرید
purchasing department قسمت خرید
oniomania جنون خرید
open purchase خرید ازاد
purchase notice agreements پیمان خرید
field buying خرید در صحرا
purchasable باب خرید
buyer's market بازار خرید
buyers market بازار خرید
nundination خرید و فروش
buying price قیمت خرید
procurement cycle دوره خرید
shopping cart گاری خرید
blanket buying خرید کلی
buys خرید کردن
to make a purchase خرید کردن
shopping basket سبد خرید
purchase notice agreements قراردادهای خرید
buying and selling خرید و فروش
buy خرید کردن
buying rate نرخ خرید
purchasing power توان خرید
bid پیشنهاد خرید
monopolist انحصار خرید
corners خرید یکجا
cornering خرید یکجا
corner خرید یکجا
business خرید یا فروش
achate عقیق خرید
local procurement خرید محلی
dealing خرید و فروش
real estate خرید زمین
redemption باز خرید
local purchase خرید از محل
hire purchase خرید اقساطی
local purchase خرید محلی
rebuy خرید مکرر
redemption yield بازده خرید
lump sum purchase خرید کلی
lump sum purchase خرید یکجا
credit purchase خرید نسیه
businesses خرید یا فروش
bids پیشنهاد خرید
bargain خرید ارزان
bulk buying خرید فله
purchasing officer مسئول خرید
conditions of purchase شرایط خرید
impulse buying خرید بی مقدمه
offer to purchase پیشنهاد خرید
advance purchase خرید سلف
dear bought گران خرید
acquisition authority اجازه خرید
purchasing patterns الگوی خرید
purchasing officer مامور خرید
monopsony انحصار خرید
regional purchase خرید محلی
counter purchase خرید متقابل
the longs پیش خرید کنندگان
handle خرید و فروش کردن
Examine it first before buying. قبل از خرید امتحانش کن
automated purchasing خرید بصورت اتوماتیک
duopsony انحصار دو قطبی خرید
course of dealing دوره مذاکرات خرید
call option خرید به شرط خیار
buy in advance پیش خرید کردن
brokerage کارمزد خرید سهام
hedging خرید و فروش تامینی
duopsony انحصار دو جانبه خرید
handles خرید و فروش کردن
course of dealing دوره خرید و فروش
shopped کارخانه خرید کردن
shop کارخانه خرید کردن
irredeemable باز خرید نشدنی
bulk buying خرید درحجم زیاد
bulk buying خرید بصورت عمده
blanket buying خرید بصورت عمده
average purchase rate نرخ متوسط خرید
collaborative purchase خرید با تشریک مساعی
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
offer to purchase پیشنهاد جهت خرید
shops کارخانه خرید کردن
oligopsony خرید نیمه انحصاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com