English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
attenuation equalizer برابر کننده میرایی
Other Matches
equalizer برابر کننده
equalizers برابر کننده
doubler دو برابر کننده
leveller برابر کننده
equalze برابر کننده
leveler برابر کننده
phase equalizer برابر کننده فاز
delay equalizer برابر کننده تاخیر
voltage doubler دو برابر کننده ولتاژ
equalizing force نیروی برابر کننده
voltage multiplier چند برابر کننده ولت
multiplier افزایش دهنده چند برابر کننده
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
electron multiplier چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
line attenuation میرایی خط
line loss میرایی خط
attenuation میرایی
mortality میرایی
muting میرایی
damping میرایی
damping factor ضریب میرایی
damping power قدرت میرایی
frequency respone of attenuation مسیر میرایی
magnetic damping میرایی مغناطیسی
attenuation compensation جبران میرایی
attenuation coefficient ضریب میرایی
muffling material مواد میرایی
attenuation compensation تعادل میرایی
image attenuation coefficient ضریب میرایی
frequency respone of attenuation منحنی میرایی
internal damping میرایی داخلی
buffing resistance مقاومت میرایی
vibration damping میرایی نوسان
damping coefficient ضریب میرایی
magnetic damping میرایی جریان فوکو
vibration absorption میرایی نوسان یا ارتعاش
grid current damping میرایی جریان شبکه
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
grid suppressor مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
square برابر
doubled up دو برابر
ninefold نه برابر
tenfold ده برابر
sextuple شش برابر
sixfold شش برابر
equipollent برابر
two fold دو برابر
eq برابر با
equaled برابر
tripled سه برابر
doubled دو برابر
symmetric برابر
equaling برابر
equalled برابر
identical برابر
double دو برابر
triples سه برابر
one fold یک برابر
vs در برابر
versus در برابر
triple سه برابر
one hundred times as many صد برابر
even <adj.> برابر
for در برابر
tripling سه برابر
paripassu برابر
tantamount برابر
opposites برابر
abreast برابر
breast برابر
breasts برابر
euqal برابر
he is twice the man he was دو برابر
level with each other برابر
bracketed برابر
as much a دو برابر
homological برابر
opposite برابر
threefold سه برابر
squares برابر
decuple ده برابر
equal برابر
equalling برابر
squared برابر
equals برابر
squaring برابر
three fold سه برابر
treble our casualties سه برابر تلفات ما
parallel برابر خط موازی
levels سطح برابر
dead even دقیقا برابر
identical کاملا" برابر
levelled سطح برابر
humbled to the dust باخاک برابر
multiple چند برابر
plainer صاف برابر
counterweights وزنه برابر
par برابر کردن
counterbalance نیروی برابر
counterbalanced نیروی برابر
nip and tuck تقریبا برابر
counterbalances نیروی برابر
plain صاف برابر
equalling برابر مساوی
plainest صاف برابر
plains صاف برابر
paralleled برابر خط موازی
leveled سطح برابر
parallels برابر خط موازی
counterweight وزنه برابر
triple precision دقت سه برابر
prallelize برابر کردن
senary شش برابر ششگانه
triplex سه برابر کردن
triply بطور سه برابر
equality gate برابر سازی
eualize برابر کردن
parallelling برابر خط موازی
triple precision با دقت سه برابر
paralleling برابر خط موازی
level سطح برابر
parallelled برابر خط موازی
trebly بطور سه برابر
octuple هشت برابر
peer to each other برابر با یکدیگر
septuple هفت برابر
parallelize برابر کردن
equals برابر مساوی
ge بزرگتر از یا برابر با
peered برابر بودن با
peering برابر بودن با
eight fold هشت برابر
equivalent برابر مشابه
lifelong برابر یک عمر
equivalents برابر مشابه
equal برابر مساوی
millionfold یک میلون برابر
equaled برابر مساوی
money worth برابر پول
doubled up دو برابر بزرگتر
peer برابر بودن با
fair play شرایط برابر
level out برابر کردن
reduplicate دو برابر کردن
quintuple پنج برابر
against payment در برابر پول
quadraple چهار برابر
life long برابر با یک عمر
equilateral دو پهلو برابر
EC پیشوند برابر با ex-
antithesis برابر نهاده
antitheses برابر نهاده
water resistant مقاوم در برابر اب
anti thesis برابر نهاد
mustn't برابر است با not must
manifold چند برابر
fivefold پنج برابر
doubled up دو برابر کردن
sevenfold هفت برابر
tie برابر شدن
under the same conditions شرایطی برابر
ties برابر شدن
doubled دو برابر کردن
doubled : دو برابر دوتا
double اندازه دو برابر
trebling سه برابر کردن
double دو برابر بزرگتر
double دو برابر کردن
double : دو برابر دوتا
equalled برابر مساوی
equalization برابر کردن
sextuple شش برابر کردن
trebled سه برابر کردن
deuce برابر درامتیاز 04
treble سه برابر کردن
doubled دو برابر بزرگتر
doubled اندازه دو برابر
doubled up اندازه دو برابر
doubled up : دو برابر دوتا
trebles سه برابر کردن
equaling برابر مساوی
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com