Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English
Persian
rough estimate
براورد تقریبی
Other Matches
estimated
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating
تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated
براورد کردن براورد
estimates
براورد کردن براورد
estimating
براورد کردن براورد
dam design
براورد سد براورد بند
estimate
براورد کردن براورد
approximates
تقریبی
proximate
تقریبی
approximated
تقریبی
approximative
تقریبی
approximate
تقریبی
approximate solution
حل تقریبی
calculation
پاسخ تقریبی
parametric estimate
تخمین تقریبی
approx
مخفف تقریبی
whereabouts
جای تقریبی
sketches
نقشه تقریبی
sketched
نقشه تقریبی
sketch
نقشه تقریبی
approximate value
مقدار تقریبی
cypres
تقریبی نزدیک
whereabout
محل تقریبی
rough guess
<idiom>
تخمین تقریبی
give or take
تخمین تقریبی
estimated time of departure
زمان تقریبی عزیمت
etd
زمان تقریبی حرکت
approximate contour
میزان منحنی تقریبی
approximates
نزدیک امدن تقریبی
whereabout
حدود تقریبی مکان
approximated
نزدیک امدن تقریبی
approximate
نزدیک امدن تقریبی
approximate absolute temperature
دمای مطلق تقریبی
estimated time of arrival
زمان تقریبی ورود
peseta
سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
eta
arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
ozonosphere
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
cirrus
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
estimation
براورد
surveys
براورد
appraisals
براورد
estimating
براورد
appraisal
براورد
evaluation
براورد
estimations
براورد
surveyed
براورد
evaluations
براورد
line of regression
خط براورد
estimated
براورد
estimate
براورد
estimates
براورد
survey
براورد
overestimation
براورد اضافی
point estimate
براورد نقطهای
point estimation
براورد نقطهای
put at
براورد کردن
regression estimate
براورد رگرسیون
time estimation
براورد زمانی
unbiased estimate
براورد ناسودار
commander's estimate
براورد فرماندهی
interval estimate
براورد فاصلهای
intelligence estimate
براورد اطلاعات
cost calculation
براورد هزینه
cost accountant
براورد کننده
calculating factor
ضریب براورد
cost estimate
براورد هزینه
error of estimate
خطای براورد
estimated of situation
براورد وضعیت
underestimation
براورد نقصانی
biased estimate
براورد سودار
estimator
براورد کننده
estimate of the situation
براورد وضعیت
appreciation of the situation
براورد وضعیت
surveyors
براورد کننده
survey
براورد کردن
estimated
براورد کردن
estimate
براورد کردن
calculate
براورد کردن
assessments
براورد مالیات
assessments
تقویم براورد
assessment
براورد مالیات
assessment
تقویم براورد
calculates
براورد کردن
calculated
براورد کردن
staff estimate
براورد ستادی
surveys
براورد کردن
surveyed
براورد کردن
calculation
حساب براورد
interpolation
براورد درونی
extrapolation
براورد برونی
interpolations
براورد درونی
estimating
براورد کردن
extrapolations
براورد برونی
surveyor
براورد کننده
estimates
براورد کردن
overestimation
پیش براورد کردن
overestimating
زیاد براورد کردن
overrate
زیاد براورد کردن
pre design estimate
براورد مقدماتی طرح
overestimated
زیاد براورد کردن
quantily surveyor
براورد کننده مقادیر
overestimate
زیاد براورد کردن
abstracts
فهرست خلاصه براورد
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
estimate
[quote]
براورد
[تخمین]
[اقتصاد]
quantity surveyor
براورد کننده مقادیر
overrated
زیاد براورد کردن
overrates
زیاد براورد کردن
overrating
زیاد براورد کردن
quantity surveyors
براورد کننده مقادیر
conservative estimate
براورد محافظه کارانه
command budget estimate
براورد بودجه یکان
abstracting
فهرست خلاصه براورد
overestimates
زیاد براورد کردن
least squares estimates
براورد حداقل مربعات
misestimate
غلط براورد کردن
misvalue
بناحق براورد کردن
estimable
قابل براورد کردن
standard error of estimate
خطای معیار براورد
over estimation
بیش از حد براورد کردن
capitalization
براورد ارزش حال سرمایه
unliquidated damages
خسارات غیرقابل براورد به پول
unbiased estimators
براورد کنندههای بدون تورش
calculable
براورد کردنی قابل اعتماد
truncating
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
forecasted
براورد کردن از قبل پیش بینی
damage assessment
تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
i put the population at 0000
نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
second revised estimate
براورد تجدید نظر شده دوم
forecast
براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize
بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
forecasts
براورد کردن از قبل پیش بینی
to overcapitalize a company
سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
proxy variables
متغیرهای نماینده متغیرهای تقریبی
over capitalised
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com