English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
English Persian
rise برخاستن
rises برخاستن
arisen برخاستن
arise برخاستن
arises برخاستن
arising برخاستن
levitate برخاستن
levitated برخاستن
levitates برخاستن
levitating برخاستن
get out برخاستن
get up برخاستن
step up برخاستن
to make a move برخاستن
uprise برخاستن
Other Matches
uprise از خواب برخاستن
resurge دوباره برخاستن
to keep late hours دیر برخاستن
to get off برخاستن ازروی
to stand up وایستادن برخاستن
up برخاستن بالارفتن
upped برخاستن بالارفتن
upping برخاستن بالارفتن
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
collapse برخاستن روی پرتابگر
collapsed برخاستن روی پرتابگر
maximum take off weight حداکثر وزن برخاستن
collapses برخاستن روی پرتابگر
blast برخاستن از سکوی پرتاب
collapsing برخاستن روی پرتابگر
takeoffs برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
takeoff برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
rises از خواب برخاستن طغیان کردن
rise از خواب برخاستن طغیان کردن
to keep early Šor good Šhours زود خوابیدن وزود برخاستن
wet take off برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
get about ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
landplane هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design take off weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
gyrodyne رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
keep bad hours دیر خوابیدن و دیر برخاستن
keep late hours دیر خوابیدن و دیر برخاستن
keep good hours زود خوابیدن و زود برخاستن
keep early hours زود خوابیدن و زود برخاستن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com