Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (2 milliseconds)
English
Persian
brass
برنج الیاژ
Other Matches
alloys
الیاژ
alloy
الیاژ
copper alloy
الیاژ مس
alloy steel
الیاژ فولاد
alloy treated steel
فولاد کم الیاژ
unalloyed
الیاژ نشده
unalloyed
بدون الیاژ
light alloy
الیاژ سبک
magnetic alloy
الیاژ مغناطیسی
metal alloy
الیاژ فلز
alloying element
عنصر الیاژ
stainless alloy
الیاژ ضد زنگ
lead base alloy
الیاژ سرب
aluminum alloy
الیاژ الومینیوم
ferro alloy
الیاژ فرو
free cutting alloy
الیاژ اتومات
gun metal
الیاژ مس و قلع
heavy alloy
الیاژ سنگین
binary alloy
الیاژ دوتایی
hypereutectoid alloy
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
iron alloy
الیاژ اهن
nickel alloy
الیاژ نیکل
alloy
الیاژ همبسته
alloys
الیاژ همبسته
bronze
الیاژ مس و قلع
bronzes
الیاژ مس و قلع
ternary alloy
الیاژ سه تایی
superalloy
فوق الیاژ
steel aloy
الیاژ فولاد
alloying constituent
ترکیب کننده الیاژ
alloy
الیاژ فلز مرکب
platinum iridium alloy
الیاژ پلاتین- ایریدیم
wrought alloy
الیاژ غیر ریختنی
ferroalloy
الیاژ اهن دار
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
pearlite
الیاژ اهن وکربن
alloys
الیاژ فلز مرکب
Br
برنج
cash crops
برنج
column rule
خط برنج
rice
برنج
brass
برنج
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
building up alloy
الیاژ مخصوص روکش کاری
die casting alloy
الیاژ ریخته گری حدیدهای
alclad
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
does rice suit you?
برنج بشمامیسازد
burnt food
ته دیگ
[برنج]
free cutting brass
برنج اتومات
rice milk
شیر برنج
wild rice
برنج وحشی
triangular brass bead
مثلث برنج
leaf brass
برنج ورقه
rice field
برنج کاری
rice powder
ارد برنج
rde brass
برنج سرخ
rice chaff
کاه برنج
brass founder
برنج ریز
brassiest
برنج مانند
brassy
برنگ برنج
rice paper
کاغذ برنج
brassy
برنج مانند
brassiest
برنگ برنج
rice
دانههای برنج
brassier
برنگ برنج
brassier
برنج مانند
rice puddings
شیر برنج
rice pudding
شیر برنج
braziers
برنج سازی
brazier
برنج سازی
brass ware
برنج الات
brass and bronze
برنج و برنز
brass welding
جوش برنج
leaf brass
تنکه برنج
brasier
برنج ساز
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
brassily
شبیه فلز برنج
paddies
برنج اسیاب نکرده
consumptiveness
دچارشدگی برنج باریک
riziform
مانند دانه برنج
paddy
برنج اسیاب نکرده
brass pressure casting
برنج ریختگی فشاری
beta brass
برنج نوع بتا
arrack
عرق نارگیل و برنج
boiled rice
برنج کته شده
hot working brass
برنج قابل اهنگری
brass
برنج چند جوش
brasier
برنج کار روی گر
alpha brass
برنج نوع الفا
rice
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
Rice is a wholesome food .
برنج غذای کاملی است
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
brass band
ادوات انها از برنج باشد
brass and bronze foundry
ریخته گری برنج و برنز
latten
ترکیبی مانند فلز برنج
lattin
ترکیبی مانند فلز برنج
alodine
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
their principal food is rice
خوراک عمده انها برنج است
puddings
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
corn flour
ارد ذرت- ارد برنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com