Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
quercitron
بلوط سیاه
Other Matches
basalt
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sable
رنگ سیاه لباس سیاه
sables
رنگ سیاه لباس سیاه
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
ethiops
سیاب سیاه جیوه سیاه
bold face
طرح سیاه حرف سیاه
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
chestnuts
بلوط
chestnut
بلوط
glans
بلوط
oak
بلوط
durmast
بلوط جنگلی
white oak
بلوط سفید
oak tree
درخت بلوط
glandiferous
بلوط دار
echinus
بلوط دریایی
live oak
بلوط ویرجینیا
ilex
بلوط سبز
oak wood
چوب بلوط
acorn oil
روغن بلوط
red oak
بلوط دم دار
chestnuts
شاه بلوط
oak
چوب بلوط
chestnut
شاه بلوط
oakling
نهال بلوط
quercine
جنس بلوط
conker
شاه بلوط بازی
conker
شاه بلوط هندی
conkers
شاه بلوط بازی
quercine
وابسته به درخت بلوط
marron
شاه بلوط اروپایی
conkers
شاه بلوط هندی
horse chestnuts
شاه بلوط بری
horse chestnuts
شاه بلوط هندی
horse chestnut
شاه بلوط بری
horse chestnut
شاه بلوط هندی
polenta
خریره جو و شاه بلوط
acorns
میوهء تیرهء درختان بلوط
tan bark
جفت :پوست درخت بلوط
acorn
میوهء تیرهء درختان بلوط
chaparral
بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
Spanish chestnut
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
sweet chestnut
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
buckeye
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
oaken
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
castanea sativa
شاه بلوط شیرین
[گیاه شناسی]
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
willow oak
بلوط برگ خنجری مشرق امریکا
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
fagaceous
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
maroon
شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
ebon
سیاه
sooty
سیاه
dogwood
سیاه ال
grimy
سیاه
quagmire
سیاه اب
sad coloured
سیاه
marshes
سیاه اب
bogs
سیاه اب
pitchy
سیاه
pitch dark
سیاه
marsh
سیاه اب
bog
سیاه اب
night black
سیاه
blacks
سیاه
blacker
سیاه
swamps
سیاه اب
swamping
سیاه اب
black
سیاه
mossy
سیاه اب
jet-black
سیاه سیاه
glaucoma
اب سیاه
swamped
سیاه اب
jetties
سیاه
quagmires
سیاه اب
swamp
سیاه اب
Negroes
سیاه
jetty
سیاه
Negro
سیاه
blacked
سیاه
blackest
سیاه
blackamoor
سیاه زنگی
in mourning
سیاه پوش
black wash
رنگ سیاه
blackcock
باقرقره سیاه نر
blackcap
کاکل سیاه
blackbody
جسم سیاه
donjon
سیاه چال
hohlraum
جسم سیاه
bone black
عاج سیاه
colly
سیاه کردن
chiaroscurist
سیاه قلمکار
charbon
سیاه زخم
shame on you!
<idiom>
رویتان سیاه
saracen corn
گندم سیاه
black wool
پشم سیاه
bottle-dungeon
سیاه چال
french wheat
گندم سیاه
buck wheat
گندم سیاه
boldface
حروف سیاه
black shortness
ترک سیاه
black diamond
الماس سیاه
black cap
کلاه سیاه
black brittleness
ترک سیاه
black brittleness
شکستگی سیاه
black book
کتاب سیاه
black level
تراز سیاه
black body
جسم سیاه
black bile
صفرای سیاه
black ash
خاکستر سیاه
black anneal
سیاه گداختن
blach hulled
سیاه پوست
biotite
میکای سیاه
begrime
سیاه کردن
aniline black
سیاه انیلینی
achromatic
سیاه و سفید
black eyed
سیاه چشم
black finish
پوشش سیاه
black short
شکستگی سیاه
black sheet
ورق سیاه
black propaganda
تبلیغات سیاه
bitumen macadam
ماکادام سیاه
black powder
باروت سیاه
black load
سرب سیاه
black list
فهرست سیاه
black list
لیست سیاه
black liqour
شربت سیاه
black light
نور سیاه
niello
سیاه قلم
black letter
حرف سیاه
black lead
سرب سیاه
black gang
غلام سیاه
caraway
زیره سیاه
schorl
کهربای سیاه
pertussis
سیاه سرفه
to black out
سیاه کردن
oubliette
سیاه چال
to wear willow
سیاه پوشیدن
nigritian
سیاه افریقایی
nigrify
سیاه کردن
nigrescent
سیاه شونده
nigrescence
سیاه شدگی
viper's grass
سفورجنه سیاه
nigella seed
زیر سیاه
nigella seed
سیاه دانه
niello
مینای سیاه
wash drawing
ابرنگ سیاه
niellist
سیاه قلم
negrophilism
سیاه دوستی
negrophil
سیاه دوست
pertussus
سیاه سرفه
piper nigrum
فلفل سیاه
the black sea
دریای سیاه
sadly dressed
سیاه پوش
sabled
سیاه پوش
robed in bleck
سیاه پوشیده
scoter
مرغابی سیاه
robed in bleck
سیاه پوش
sealing coat
روکاری سیاه
red cent
پول سیاه
substantia nigra
جسم سیاه
sycamine
توت سیاه
tamarack
سیاه کاج
the black race
نژاد سیاه
plumbago
سرب سیاه
plumbaginous
مانندسرب سیاه
platinum black
پلاتین سیاه
negro slave
غلام سیاه
negrillo
کوتوله سیاه
negress
زن سیاه پوست
ethiope
سیاه پوست
eriochrome black
سیاه اریوکروم
pissed
سیاه مست
sozzled
سیاه مست
dunggeon
سیاه چال
doit
پول سیاه
stoned
سیاه مست
zonked
سیاه مست
darky
سیاه زنگی
dark coloured
سیاه رنگ
d.'s cow
سوسک سیاه
crowberry
سنگروی سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.
رو سیاه شدم
black coffee
قهوه سیاه
Congo
یکجورچای سیاه
ethiopian
سیاه پوست
ethiops
مهجون سیاه
jet-black
سیاه شبقی
melanuria
پیشاب سیاه
melanotic
سیاه پوست
melanite
لعل سیاه
water proofed mortar
اهک سیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com