Total search result: 82 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
I wish you the best of luck. |
بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم |
|
|
Other Matches |
|
with flying colors <idiom> |
تمامی موفقیتها |
brand leader |
بهترین علامت تجاری بهترین مارک |
of the first water |
بهترین |
gilt edged |
بهترین |
gilt-edged |
بهترین |
pride |
بهترین |
prided |
بهترین |
prides |
بهترین |
priding |
بهترین |
first class |
بهترین |
gilt edge |
بهترین |
the best of all |
بهترین |
tiptop |
بهترین |
foremost |
بهترین |
best |
بهترین |
best |
به بهترین وجه |
best efforts |
بهترین مساعی |
In the best possible manner. |
به بهترین وجه |
top-notch <idiom> |
عالی ،بهترین |
qualities |
بهترین کیفیت |
best |
بهترین کار |
quality |
بهترین کیفیت |
optimum |
بهترین امکان |
dressed to kill <idiom> |
بهترین لباس را پوشیدن |
designated tournament |
مسابقه بهترین بازیگران |
back on one's feet <idiom> |
به بهترین سلامتی رسیدن |
prime |
کمال بهترین قسمت |
lion share |
بزرگترین یا بهترین بخش |
primes |
کمال بهترین قسمت |
tip top |
بهترین اعلی درجه |
primed |
کمال بهترین قسمت |
best move |
بهترین حرکت شطرنج |
naps |
بهترین شرکت کننده |
napping |
بهترین شرکت کننده |
classic |
مطابق بهترین نمونه |
classics |
مطابق بهترین نمونه |
first-class |
درخورمردم طبقه یک بهترین |
napped |
بهترین شرکت کننده |
skimeister |
بهترین اسکی باز |
(live off the) fat of the land <idiom> |
بهترین از هرچیز را داشتند |
nap |
بهترین شرکت کننده |
second best theory |
نظریه بهترین دوم |
hit it off with someone <idiom> |
بهترین همراه با کسی داشتن |
You are counted among my best friends. |
شما را از بهترین دوستانم می شمارم |
dress up <idiom> |
بهترین لباس خود را پوشیدن |
the best thatone can do |
بهترین کاری که میتوان کرد |
History is the best testimony. |
تاریخ بهترین شاهد است |
The best advice is, not to give any <idiom> |
بهترین اندرز ندادن آن است |
best governed country |
کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد |
honesty is the best policy |
راستی ودرستی بهترین رویه |
flight |
بهترین نتیجه دور مقدماتی |
beluga |
نام بهترین نوع خاویار |
Which is the best way to Tehran ? |
بهترین راه به تهران کدام است ؟ |
ground badge |
علامت بهترین درجه دار یاسرباز |
i had best to leaveit |
بهترین کاران است که ان راول کنیم |
golden shoe |
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا |
make the best of <idiom> |
دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن |
give someone the benefit of the doubt <idiom> |
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن |
the best game out |
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است |
optima legum ilerpres est consuetudo |
عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است |
cover search |
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی |
money player |
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار |
heisman trophy |
جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی |
to make the most of |
به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از |
least cost design |
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات |
sullivan award |
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال |
Shoppers were scrambling to get the best bargains. |
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند. |
Hunger is the best sauce. <proverb> |
گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ] |
record prices |
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده |
best ball |
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز |
handicap |
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل |
handicaps |
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل |
tilt and swivel |
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد |
adjudicate |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicated |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicating |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicates |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
decca |
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده |
doll up |
بهترین لباس خود را پوشیدن خود را اراستن |
Memmaker |
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی |
goat hair |
موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.] |