English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
broiler بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
Other Matches
broods کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
top round گوشت کبابی
haslet گوشت کبابی
steaks باریکه گوشت کبابی
steak باریکه گوشت کبابی
concussive ضربت زننده صدمه زننده
squab جوجه
squealer جوجه
cygnets جوجه قو
chick جوجه
birds جوجه
brood جوجه
brooded جوجه
bird جوجه
broods جوجه
cygnet جوجه قو
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
hedgehog جوجه تیغی
hatches جوجه گیر ی
hatched جوجه گیر ی
hatch جوجه گیر ی
budding poet جوجه شاعر
hedgehogs جوجه تیغی
cockerel جوجه خروس
cockerels جوجه خروس
turkey poult جوجه بوقلمون
duckling جوجه اردک
ducklings جوجه اردک
eaglet جوجه عقاب
roosters جوجه خروس
rooster جوجه خروس
dovelet جوجه کبوتر
duckling جوجه مرغابی
flapper جوجه اردک
nestling جوجه اشیانه
peachick جوجه طاووس
owlet جوجه جغد
hatcher جوجه گیر
nestlings جوجه اشیانه
chicken جوجه مرغ
falconet جوجه باز
chickens جوجه مرغ
chicken feed غذای جوجه
goslings جوجه غاز
gosling جوجه غاز
incubation جوجه کشی
pipers جوجه کبوتر لوله کش
ugly duckling <idiom> جوجه اردک زشت
porcupiny مانند جوجه تیغی
keet جوجه مرغ شاخدار
hatcher اسباب جوجه گیری
incubator ماشین جوجه کشی
incubators ماشین جوجه کشی
piper جوجه کبوتر لوله کش
incubates جوجه کشی کردن
porcupine ant eater جوجه تیغی استرالیا
hedge hog ارمجی جوجه تیغی
polt جوجه ماکیان وامثال ان
poult جوجه مرغ و بوقلمون
incubating جوجه کشی کردن
incubated جوجه کشی کردن
incubate جوجه کشی کردن
porcupinish مانند جوجه تیغی
urchins بچه شیطان جوجه تیغی
urchin بچه شیطان جوجه تیغی
Don't count your chickens before they're hatched. <proverb> جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
Don't count your chickens before they are hatched. <proverb> جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
porcupine جوجه تیغی خارپشت کوهی
porcupines جوجه تیغی خارپشت کوهی
Dont count your chickens before they are hatched. جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
quills تیغ جوجه تیغی قلم پر
to hatch out [egg] بیرون آمدن جوجه [از تخم]
quill تیغ جوجه تیغی قلم پر
hatchling جوجه سراز تخم دراورده
birds پرنده
wildlife پرنده
cocking پرنده نر
cock پرنده نر
cocks پرنده نر
fowls پرنده
bird پرنده
volitant پرنده
volant پرنده
long jumper پرنده
jumper پرنده
jumpers پرنده
fowl پرنده
echidna جوجه تیغی استرالیا خارپشت بیدندان
fledgling جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
fledglings جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
hatch تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatched تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatches تخم دادن جوجه بیرون امدن
fledgeling مرغ تازه پروبال دراورده جوجه
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
ornithomancy تفال با پرنده
ornithologist پرنده شناس
ornithoid پرنده وار
dickey پرنده کوچک
Frisbee بشقاب پرنده
migrator پرنده مهاجر
dicky پرنده کوچک
flying saucer بشقاب پرنده
flying saucers بشقاب پرنده
hen bird پرنده ماده
volantis ماهی پرنده
ornithology پرنده شناسی
fowling شکار پرنده
Frisbees بشقاب پرنده
flopper پرنده فاسبوری
the bird kind جنس پرنده
birdman پرنده باز
vaulter پرنده با نیزه
birdcall صدای پرنده
altair کرکس پرنده
pole vaulter پرنده با نیزه
volans ماهی پرنده
pied پرنده رنگارنگ
water fowl پرنده ابی
roosted نشیمنگاه پرنده
stick گروه پرنده
hydrofoil قایق پرنده
hydrofoils قایق پرنده
roosting نشیمنگاه پرنده
roosts نشیمنگاه پرنده
UFO بشقاب پرنده.
UFOs بشقاب پرنده.
roost نشیمنگاه پرنده
to d. a chinken شکم جوجه راپیش از پختن پاک کردن
tinamou پرنده خانوادهء tinamidae
ornithologic وابسته به پرنده شناسی
varmint حیوان یا پرنده شکارکننده
quills پر بلند بال پرنده
quill پر بلند بال پرنده
vaulter پرنده از روی خرک
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
high jumper پرنده پرش ارتفاع
bird's foot شبیه پای پرنده
game bird پرنده موردنظر درشکار
ornithological وابسته به پرنده شناسی
oology تخم پرنده شناسی
UFOs اشیا پرنده ناشناس
UFO اشیا پرنده ناشناس
chickens پرنده کوچک بچه
singin bird پرنده اواز خوان
birdcall تقلید صدای پرنده
bird's foots شبیه پای پرنده
perched نشیمن گاه پرنده
fricassees راگوی گوشت پرنده
perch نشیمن گاه پرنده
pinions پر وبال پرنده را کندن
what kind of a bird is that ? چه قسم پرنده ایست
pinioning پر وبال پرنده را کندن
fowl پرنده راشکار کردن
perching نشیمن گاه پرنده
fowls پرنده راشکار کردن
perches نشیمن گاه پرنده
fricassee راگوی گوشت پرنده
chicken پرنده کوچک بچه
ornithology مبحث پرنده شناسی
pinion پر وبال پرنده را کندن
acrid زننده
clapper کف زننده
biting زننده
tart زننده
nauseam زننده
pit a pat زننده
clappers کف زننده
garish زننده
percutient زننده
strikers زننده
staring زننده
acrimonious زننده
mordant زننده
nastier زننده
nasties زننده
nastiest زننده
odoriferous زننده
nasty زننده
pungent زننده
striking زننده
strikingly زننده
loathful زننده
repeller زننده
repercussive پس زننده
wetter نم زننده
hideous زننده
nippy زننده
forbidding زننده
vile زننده
viler زننده
vilest زننده
knocker زننده
bitten زننده
loathsome زننده
water repellent پس زننده اب
repellent زننده
repellents زننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com