English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (7 milliseconds)
English Persian
harshly به خشونت
Search result with all words
discourtesy خشونت تندی
severity خشونت
truculence خشونت
violence خشونت
violence شدت و تندی و سختی خشونت
rigors سختگیری خشونت
rigour سختگیری خشونت
rigours سختگیری خشونت
force خشونت نشان دادن
forces خشونت نشان دادن
forcing خشونت نشان دادن
violation خشونت
rowdiness خشونت
roughness خشونت
hoarseness خشونت
harshness خشونت
asperity خشونت
stricture خشونت
strictures خشونت
astingency درشتی خشونت
blatancy خودنمایی خشونت
brusqurie خشونت در رفتار
burliness زبری خشونت
cheap shot خشونت عمدی
grossness خشونت کلفتی
gruffness خشونت
headhunting خشونت در بازی
huskiness خشونت
incivility خشونت وحشیگری
indelicacy خشونت بی نزاکتی
loath loth خشونت
raggedness خشونت
raucity خشونت
rigor سختگیری خشونت
rigorism خشونت
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
slam bang بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
truculency خشونت
unnecessary roughness خشونت بی مورد
non-violence احتراز از خشونت
rough and tumble <idiom> با خشونت تمام جنگیدن
to lager-lout [British E] در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن [اصطلاح روزمره]
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
act of violence عمل خشونت
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com