Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
cryptograph
به رمز نوشتن بصورت رمز در اوردن
Other Matches
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
governmentalize
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to take down
نوشتن پایین اوردن
story
بصورت داستان در اوردن
substantivize
بصورت اسم در اوردن
polarising
بصورت متضاد در اوردن
polarize
بصورت متضاد در اوردن
polarizes
بصورت متضاد در اوردن
polarizing
بصورت متضاد در اوردن
polarised
بصورت متضاد در اوردن
monetize
بصورت پول در اوردن
dramatization
بصورت نمایش در اوردن
trashed
بصورت اشغال در اوردن
trashes
بصورت اشغال در اوردن
theatricalize
بصورت تاتر در اوردن
trashing
بصورت اشغال در اوردن
trash
بصورت اشغال در اوردن
echelon
بصورت پلکان در اوردن
polarises
بصورت متضاد در اوردن
synopsize
بصورت اجمال در اوردن
decorticate
بصورت الیاف در اوردن از
intellectualize
بصورت فکری در اوردن
articles
بصورت مواد در اوردن
wisps
بصورت حلقه در اوردن
miniaturises
بصورت مینیاتوردر اوردن
ingot
بصورت شمش در اوردن
romances
بصورت تخیلی در اوردن
romance
بصورت تخیلی در اوردن
mythologize
بصورت افسانه در اوردن
miniaturising
بصورت مینیاتوردر اوردن
wisp
بصورت حلقه در اوردن
miniaturize
بصورت مینیاتوردر اوردن
miniaturizes
بصورت مینیاتوردر اوردن
relativize
بصورت نسبی در اوردن
miniaturizing
بصورت مینیاتوردر اوردن
echelons
بصورت پلکان در اوردن
ensphere
بصورت کروی در اوردن
article
بصورت مواد در اوردن
miniaturised
بصورت مینیاتوردر اوردن
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
randomize
بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
anodize
بصورت قطب مثبت در اوردن
methylate
بصورت الکل چوب در اوردن
robotize
بصورت خود کار در اوردن
racemize
بصورت بلورهای خوشهای در اوردن
update
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
laicize
بصورت غیر روحانی یا غیرعلمی در اوردن
updates
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
updated
بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
inscroll
ثبت کردن بصورت طومار در اوردن
plasticize
بصورت پلاستیک در اوردن نرم کردن
individualizes
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
micronize
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
individualised
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
grossest
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealized
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
grossing
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealizes
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
gross
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
idealize
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
objectify
بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
grossed
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosser
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grosses
کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
warping
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
romanticises
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
islamize
بصورت اسلامی در اوردن صورت اسلامی دادن به
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
to press against any thing
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
grasp
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped
بچنگ اوردن گیر اوردن
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
write head
هد نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
to set down
نوشتن
to reduce to writing
نوشتن
pen
نوشتن
indite
نوشتن
pt down
نوشتن
scribbling
بد نوشتن
scrawled
بد نوشتن
inscribed
نوشتن
superscrible
نوشتن
pens
نوشتن
penned
نوشتن
inscribing
نوشتن
scribble
بد نوشتن
scribbled
بد نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
inscribes
نوشتن
scrawling
بد نوشتن
scrawls
بد نوشتن
penning
نوشتن
write
نوشتن
set down
نوشتن
writes
نوشتن
inscribe
نوشتن
scrawl
بد نوشتن
to put down
نوشتن
scribbles
بد نوشتن
as
<conj.>
<prep.>
بصورت
in human shape
بصورت یا
jots
با شتاب نوشتن
penning
خامه نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
pens
خامه نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
write head
نوک نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
scroll
کتیبه نوشتن
pen
خامه نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
allegorize
تمثیل نوشتن
penned
خامه نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
poetize
شعر نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
editorializing
سرمقاله نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
prose
نثر نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
itemizing
به اقلام نوشتن
editorialised
سرمقاله نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
write-up
به تفصیل نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
demythologize
تفسیر نوشتن
over write
جای نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
overwrite
زیاد نوشتن
overwrite
جای نوشتن
miswrite
اشتباه نوشتن
to dip ones pen in gall
سخت نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
graphic
وابسته به فن نوشتن
engross
درشت نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
enlisting
درفهرست نوشتن
double space
یک خط درمیان نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com