Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
to draw cuts
بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
Other Matches
short iron
چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
bouse
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
lanyards
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyard
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
strike
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
to scrape down
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
stickboy
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
long iron
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
parquetry
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
rest stroke
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
weight
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone .
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
snuffles
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
agonise
زحمت کشیدن درد کشیدن
twinge
درد کشیدن تیر کشیدن
twinges
درد کشیدن تیر کشیدن
dragged
کشیدن بزور کشیدن
drag
کشیدن بزور کشیدن
drags
کشیدن بزور کشیدن
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
wherewithal
که بوسیله ان
by dint of
بوسیله
by
بوسیله
via
بوسیله
thruogh the a of
بوسیله
perprep
بوسیله
per
بوسیله
of
بوسیله
whereby
که بوسیله ان
with
بوسیله
at the hand of
بوسیله
by the instrumentality of
بوسیله
osmose
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
electrically
بوسیله برق
hydrolysis
تجزیه بوسیله اب
by the f.
بوسیله لمس
by depty
بوسیله نماینده
by wire
بوسیله تلگراف
hydromancy
تفال بوسیله اب
per pais
بوسیله مملکت
per pais
بوسیله کشور
municipally
بوسیله شهرداری
windswept
بوسیله باد جاروشده
electromotive
متحرک بوسیله برق
patents
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patenting
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patented
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
intuitively
بوسیله درک مستقیم
hydromancer
تفال زننده بوسیله اب
to scent out
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
in propria persona
بوسیله خود شخص
to pick thanks
بوسیله سخن چینی
seagirt
محصور بوسیله دریا
hydrolyze
بوسیله اب تجزیه شدن
galvanography
روی مس بوسیله اندودکهربایی
dragonnades
بوسیله سواره نظام
eluviation
انتقال بوسیله بادوباران
electric chair
اعدام بوسیله برق
aerotherapeutics
معالجه بوسیله هوا
baptises
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
postage
حمل بوسیله پست
aeromancy
تفال بوسیله هوا
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
churned
بوسیله اسباب گردنده
brewed
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
baptizes
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptising
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
brews
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
photogelatin process
چاپ بوسیله ژلاتین
radar scan
مراقبت بوسیله رادار
brew
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
infiltration
پالایش بوسیله تراوش
windblown
در حرکت بوسیله باد
churn
بوسیله اسباب گردنده
patent
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
churns
بوسیله اسباب گردنده
traingulation
پیمایش بوسیله مثلثات
pipeage
ترابری بوسیله لوله
leaching
تصفیه بوسیله شستشو
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
baptizing
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
sent via e-mail
بوسیله ایمیل فرستاده شد
poured
تراوش بوسیله ریزش
pouring
تراوش بوسیله ریزش
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
pour
تراوش بوسیله ریزش
pipage
ترابری بوسیله لوله
pours
تراوش بوسیله ریزش
steam propulsion of ships
راندن کشتی ها بوسیله بخار
nettles
بوسیله گزنه گزیده شدن
sporogony
تولید مثل بوسیله هاگ
nettle
بوسیله گزنه گزیده شدن
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
self-appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
self appointed
منصوب شده بوسیله خویشتن
argon arc welding
جوش قوسی بوسیله گازارگون
latch
بوسیله کلون محکم کردن
self-service
کمک بوسیله خود شخص
self service
کمک بوسیله خود شخص
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
the block
مردن بوسیله گردن زنی
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
step down
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
stethoscopy
معاینه بوسیله گوشی طبی
shields
بوسیله سپر حفظ کردن
photocopied
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
soak
بوسیله مایع اشباع شدن
soaks
بوسیله مایع اشباع شدن
shield
بوسیله سپر حفظ کردن
photocopies
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
chafe
بوسیله اصطکاک گرم کردن
wirephoto
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
chafing
بوسیله اصطکاک گرم کردن
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
chafes
بوسیله اصطکاک گرم کردن
telekinesis
حرکت اجسام بوسیله ارواح
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
wet down
بوسیله اب پاشی خیس کردن
waterborne
حمل شده بوسیله اب اب برد
latches
بوسیله کلون محکم کردن
photocopying
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
grout stop
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
pyretotherapy
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
perfusion
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
suicide bombing
قصد کشت بوسیله خودکشی
phonendoscope
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
suicide attack
قصد کشت بوسیله خودکشی
rocket propulsion
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
embolic
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
photoengraving
گراور سازی بوسیله عکاسی
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
electrotype
بوسیله برق چاپ کردن
lightproof
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
memoria technica
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
massotherapy
معالجه بوسیله مشت و مال
seaborne
بوسیله کشتی حمل شده
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
radiophotograph
انتقال عکس بوسیله رادیو
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
rainwash
شستشوی چیزی بوسیله باران
lyophil
خشک شده بوسیله انجمادسخت
lyophiled
خشک شده بوسیله انجمادسخت
self administered
اداره شونده بوسیله خویشتن
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
hit wicket
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
rainwash
شسته شده بوسیله باران
by no one else
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
platinotype
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
electro magnetism
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
roentgenoscopy
معاینه بوسیله اشعه مجهول
container transport
حمل و نقل بوسیله کانتینر
in law
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
incuse
نقش شده بوسیله چکش
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
to buy something at an auction
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
lures
بوسیله تطمیع بدام انداختن
luring
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured
بوسیله تطمیع بدام انداختن
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
lure
بوسیله تطمیع بدام انداختن
hydrophilous
گرده افشانی کننده بوسیله اب
electrometallurgy
ذوب فلزات بوسیله برق
roentgenize
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
to sue out a writ
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
tonsillectomy
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
pocket veto
رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
towline
طناب یا ریسمانی که بوسیله ان چیزی را می کشند
rhapsodic
سروده شده بوسیله دوره گرد
rhabdomancy
پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
gravitating
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com