English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
let it have its swing بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
Other Matches
Let it take its natural cours. بگذارید کار جریان طبیعی اش را طی کند
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
in with it بگذارید تو
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
stet بگذارید باشد
let him go بگذارید برود
let it remain as it is بگذارید باشد
let it be بگذارید باشد
be covered کلاه برسر بگذارید
leave it over عجاله بگذارید بماند
Let the secretary get on with it . بگذارید منشی کارش را بکند
Please keep me posted(informed). لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Put the table down gently. میز زا آهسته زمین بگذارید
Please oblige us by your presence . با تشریف فرمایی خودت بر مامنت بگذارید
You must have respect for your promises. باید بقول خودتان احترام بگذارید
Let me think a moment . بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
to have someone wake you up بگذارید کسی شما را بیدار کند
to book [order] an alarm call بگذارید کسی با تلفن شما را بیدار کند
Please put these clocolates aside for me . لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
squawk mike در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawks در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk may day در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawked در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk low در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
Leave this space blank. این محل را خالی بگذارید ( چیزی در آن محل ننویسید )
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
return pistol طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
inset جریان
afflux جریان
runoff جریان
flowline خط جریان
fluor جریان
conduct جریان
tide جریان
insets جریان
process جریان
flow line خط جریان
effluvium جریان
total current جریان کل
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
proceeding جریان
processes جریان
flow limit حد جریان
rheostome جریان بر
flushes جریان
flushing جریان
actions جریان
conducted جریان
conducting جریان
conducts جریان
line of flow خط جریان
flush جریان
gush جریان
rede جریان
going جریان
in hand در جریان
income جریان
course جریان
coursed جریان
gushes جریان
courses جریان
gushed جریان
action جریان
streams جریان اب
current جریان
flowed جریان
streamed جریان
stream جریان اب
stream جریان
flow جریان
streams جریان
streamed جریان اب
in the air <idiom> جریان
circulation جریان
twayblade جریان
circulations جریان
afoot در جریان
flows جریان
currents جریان
flow meter جریان سنج
upstream <adj.> <adv.> مخالف جریان
flow of expenditure جریان هزینه
flow of income جریان درامد
fair tide جریان اب موافق
extra current جریان اضافی
flow net شبکه جریان
fault current جریان خطا
flow method روش جریان
flow control کنترل جریان
flood currents جریان سیلابی
flood current جریان مدی
flow lines خطوط جریان
filament current جریان فیلامان
flow formula رابطه جریان
filament current جریان افروزه
field current جریان میدان
against the stream <adv.> مخالف جریان
fault current جریان عیب
against the current <adv.> مخالف جریان
flow gage جریان سنج
faradic current جریان فارادی
flow diagram نمودار جریان
flow of production جریان تولید
idle current جریان بی باری
idle current جریان کور
ignition current جریان احتراق
imaginary current جریان راکتیو
impluse ضربه جریان
impluse current جریان ضربهای
increase of current افزایش جریان
induced current جریان القایی
induced current جریان القائی
inducing current جریان القائی
induction current جریان القائی
inductive current جریان القائی
power current جریان قوی
heavy current جریان قوی
heat flow جریان گرما
flow sheet نمودار جریان
flowlines خطوط جریان
flowmeter جریان سنج
fluidmeter جریان سنج
free flow جریان ازاد
free stream جریان ازاد
indravgnt جریان درونی
fusing current جریان ذوب
generation of current تولید جریان
gold flow جریان طلا
ground ball توپ در جریان
live ball توپ در جریان
ground water runoff جریان زیرزمینی
dark current جریان تاریک
cutoff قطع جریان
current passage عبور جریان
current meter جریان سنج
current loss تلف جریان
current loss گمگشتگی جریان
current intensity شدت جریان
current flow شار جریان
current files پروندههای در جریان
current strength شدت جریان
strength of current شدت جریان
current supply منبع جریان
space current جریان پیرامون
d.c. جریان دائم
d.c. جریان مستقیم
d.c جریان مستقیم
current transformer ترانسفورماتور جریان
current transformer مبدل جریان
current transformation تبدیل جریان
current feedback رجعت جریان
current divider مقسم جریان
crosscurrent جریان مخالف
crosscurrent جریان متقاطع
cromwell current جریان اب کرامول
critical flow جریان بحرانی
cretical flow جریان بحرانی
peak value جریان بیشینه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com