English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
cover note بیمه نامه موقت
covering note بیمه نامه موقت
Other Matches
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
policy بیمه نامه ورقه بیمه
policies بیمه نامه ورقه بیمه
term insurance بیمه موقت
insurance policies بیمه نامه
policy بیمه نامه
insurance policy بیمه نامه
policies بیمه نامه
policy holder دارنده بیمه نامه
blanket policy بیمه نامه جامع
open cover بیمه نامه باز
cover note گواهی بیمه نامه
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
blanket policy بیمه نامه کلی
floating policy بیمه نامه متغیر
mixed policy بیمه نامه مختلط
open policy بیمه نامه باز
scrip گواهی نامه موقت
valued policy بیمه نامه با ارزش معین
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
bearer policy بیمه نامه بدون نام
open policy بیمه نامه قابل تغییر
time policy بیمه نامه مدت دار
underwrite policy بیمه نامه را فهر نویسی کردن
agreed value policy بیمه نامه با ارزش توافق شده
time policy بیمه نامه دریایی با مدت محدود
unvalued policy بیمه نامه ارزش گذاری نشده
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
average clause عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
suspension of arms اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
protempore موقت شاغل مقامی بطور موقت
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
holding anchorage لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
premium حق بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
insurer بیمه گر
underwriters بیمه گر
level premium حق بیمه
insurance premium حق بیمه
insurance permium حق بیمه
underwriter بیمه گر
assurances بیمه
aids to trade بیمه
assurance بیمه
insurers بیمه گر
premiums حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
insurance بیمه
insurance حق بیمه
assurer بیمه گر
pontoon bridge پل موقت
interim موقت
pro tempore موقت
makeshift موقت
pontoons پل موقت
intrim موقت
provisional موقت
temporary موقت
pontoon پل موقت
adhoc موقت
actuary متخصص بیمه
insurance پول بیمه
reinsurer بیمه گر اتکائی
wagering policy بیمه قماری
liability insurance بیمه تعهدی
liability insurance بیمه بدهی
actuary کارشناس بیمه
insure بیمه کردن
reinsurance بیمه مجدد
reinsurance بیمه اتکایی
reinsurance بیمه اتکائی
actuaries کارشناس بیمه
actuaries متخصص بیمه
social insurance بیمه اجتماعی
to u. a policy of insurance سند بیمه
insurance policy سند بیمه
assuring بیمه کردن
insurance policy قرارداد بیمه
assured بیمه گزار
insurance policies سند بیمه
assured بیمه شده
assure بیمه کردن
unemployment insurance بیمه بیکاری
life insurance بیمه زندگی
life insurance بیمه عمر
assurances بیمه عمر
assurances گستاخی بیمه
assurance بیمه عمر
assurance گستاخی بیمه
life assurance بیمه عمر
life assurance بیمه جان
assures بیمه کردن
insurance policies قرارداد بیمه
cargo insurance بیمه محموله
accident insurance بیمه حوادث
insurant بیمه گذار
marine insurance بیمه دریایی
insurance cover پوشش بیمه
insurance company شرکت بیمه
insurance certificate گواهی بیمه
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
insurance broker واسطه بیمه
marine insurance بیمه بحری
insurance broker دلال بیمه
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
credit insurance بیمه اعتبار
insurance agent نماینده بیمه
accident insurance بیمه تصادفات
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محمولات
assurer بیمه کننده
joint insurance بیمه اشتراکی
leading insurer بیمه گر اصلی
class d allotment کسورات بیمه
co insurance بیمه مشترک
assurable بیمه کردنی
insured بیمه شونده
coinsurance بیمه اتکایی
coinsurance بیمه مشترک
insured, policy holder بیمه شده
insured بیمه شده
comprehensive insurance بیمه جامع
insured بیمه گذار
comprehensive insurance بیمه کامل
insurance agent عامل بیمه
insurable بیمه کردنی
deductible فرانشیز بیمه
national insurance بیمه ملی
premium وثیقه حق بیمه
premiums وثیقه حق بیمه
premiums مبلغ بیمه
contingency insurance بیمه احتیاطی
hull insurance بیمه بدنه
health insurance بیمه بهداشتی
blanket insurance بیمه کلی
employer's liability insurance company شرکت بیمه
health insurance بیمه بهداشت
national insurance بیمه اجتماعی
property insurance بیمه دارائی
health insurance بیمه تندرستی
insurable قابل بیمه
fire insurance بیمه حریق
insurability بیمه برداری
premium مبلغ بیمه
policy holder دارنده بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
insurable بیمه شدنی
kluged ترسیم موقت
suspensions اخراج موقت
interim financing پرداخت موقت
interim certificates گواهی موقت
x site انبار موقت
interim plan برنامههای موقت
charge d'affaires of the embassy کاردار موقت
false work حائل موقت
drop tank تانک موقت
ischemia کم خونی موقت
coffer dam سد انحرافی موقت
bretise سنگر موقت
bretesse سنگر موقت
blackouts بیهوشی موقت
bretex سنگر موقت
debarkation hospital بیمارستان موقت
buffer حافظه موقت
bretess سنگر موقت
detention pending trial حبس موقت
provisional scrip تصدیق موقت
suspension اخراج موقت
brettys سنگر موقت
temporarily بطور موقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com