Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 29 (5 milliseconds)
English	Persian
satiety	بی نیازی
Search result with all words
raw	روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
hand	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
static	MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
chapter	بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapters	بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
independence	بی نیازی ازدیگران
flat	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
standard	اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standards	اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
segment	بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segments	بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
agamic	بی نیازی از جفت گیری بی نیازی از تلقیح
asynchronous	داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
autarky	بی نیازی اقتصادی
bloop	عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
concertina fold	قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
conversion tables	جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
no address operation	دستویر که نیازی به آدرس در خود ندارد
prefix notation	عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
self evidence	بی نیازی از اثبات بدیهیت
no reply necessary [NRN]	نیازی به پاسخ نیست.
An apple a day keeps the doctor away. <proverb>	با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
There's no need to elaborate.	نیازی به توضیح اضافی نیست.
to accommodate	[به نیازی] جواب دادن
to meet	[به نیازی] جواب دادن
to comply [with]	[به نیازی] جواب دادن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com