Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 46 (4 milliseconds)
English	Persian
vine	تاکستان ایجادکردن
vines	تاکستان ایجادکردن
Other Matches
vinery	تاکستان
vineyards	تاکستان
vineyard	تاکستان
grapery	تاکستان
winegrower	تاکستان دار
vinedresser	باغبان تاکستان
arbor	باغ میوه تاکستان
coneive	ایجادکردن
cause	ایجادکردن
products	ایجادکردن
causing	ایجادکردن
product	ایجادکردن
hatches	ایجادکردن
hatched	ایجادکردن
hatch	ایجادکردن
causes	ایجادکردن
sods	چمن ایجادکردن
funk	دود ایجادکردن
sod	چمن ایجادکردن
salivating	بزاق ایجادکردن
salivates	بزاق ایجادکردن
salivated	بزاق ایجادکردن
salivate	بزاق ایجادکردن
notch	شکاف ایجادکردن
notches	شکاف ایجادکردن
procreative	وابسته به ایجادکردن یا زادن
touting	صدای نکره ایجادکردن
touted	صدای نکره ایجادکردن
tout	صدای نکره ایجادکردن
touts	صدای نکره ایجادکردن
rustles	صدای برگ خشک ایجادکردن
vesicular	حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
rustle	صدای برگ خشک ایجادکردن
rustled	صدای برگ خشک ایجادکردن
rustling	صدای برگ خشک ایجادکردن
thuds	صدای خفه واهسته ایجادکردن
thudding	صدای خفه واهسته ایجادکردن
thudded	صدای خفه واهسته ایجادکردن
thud	صدای خفه واهسته ایجادکردن
set the pace <idiom>	برای انجام کارها رقابت ایجادکردن
chiming	صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimes	صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimed	صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chime	صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com