Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
order of fire
ترتیب احتراق موتور
Search result with all words
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Other Matches
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
firing order
ترتیب احتراق
ignition system
سیستم احتراق موتور
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
random processing
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedules
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
collocation
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
chains
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
oxidization
احتراق
explosions
احتراق
lighting
احتراق
seeting on fire
احتراق
firing
احتراق
combustion
احتراق
arson
احتراق
ignition
احتراق
deflagration
احتراق
burning
احتراق
inflammation
احتراق
explosion
احتراق
single ignition
احتراق تک برقی
ignition pulse
پالس احتراق
firing accessories
لوازم احتراق
burning brand
نوع احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
ignition by contact
احتراق تماسی
ignition choke
پیچک احتراق
heating value
گرمای احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition charge
خرج احتراق
ignition spark
جرقه احتراق
ignition pulse
ایمپولز احتراق
surface burning
احتراق سطحی
ignition pulse
ضربه احتراق
sulfur
اصل احتراق
ignition cable
کابل احتراق
ignitability
قابلیت احتراق
advanced ignition
اوانس احتراق
igniting point
نقطه احتراق
ignition control
کنترل احتراق
igniter switch
کلید احتراق
igniter switch
سوئیچ احتراق
ignition device
وسیله احتراق
ignition condition
حالت احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
sulphur
اصل احتراق
ignition by incandescence
احتراق التهابی
base ignition
احتراق تحتانی
triple ignition
احتراق سه برقی
ignition circuit
مدار احتراق
ignitable
قابل احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
ignitible
قابل احتراق
igniting agent
عامل احتراق
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
ignition lag
تاخیر احتراق
ignition current
جریان احتراق
dual ignition
احتراق دو برقی
combustor
محفظه احتراق
timing
زمان احتراق
combustion
اشتعال احتراق
flash point
نقطه احتراق
flame out
قطع احتراق
firing position
موقعیت احتراق
inexplosive
غیرقابل احتراق
misfiring
احتراق ناقص
ignition
اشتعال احتراق
magneto ignition
احتراق با مگنت
premature ignition
احتراق زودرس
pre ignition
زود احتراق
external combustion
احتراق خارجی
internal combustion
احتراق داخلی
duplex ignition
احتراق دوگانه
combustion efficiency
بازده احتراق
combustion efficiency
راندمان احتراق
heat of combustion
گرمای احتراق
combustibility
قابلت احتراق
ignition voltage
ولتاژ احتراق
combustible
قابل احتراق
combustible
احتراق پذیر
combustion chamber
محفظه احتراق
combustiblity
قابلیت احتراق
combustion area
محفظه احتراق
heat value
گرمای احتراق
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
explosively
بطور قابل احتراق
compression ingition
احتراق توسط فشار
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
incombustibility
عدم امکان احتراق
combustible
جسم قابل احتراق
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
combustor
سیستم احتراق توربین
incombustible
غیر قابل احتراق
preignition
احتراق قبل از وقت
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
system
ترتیب
catenation
ترتیب
in series
به ترتیب
arr
ترتیب
systems
ترتیب
regvlarity
ترتیب
random
بی ترتیب
configurations
ترتیب
configuration
ترتیب
randomly
بی ترتیب
orderliness
ترتیب
regularities
ترتیب
arrangement
ترتیب
pial
بی ترتیب
collocation
ترتیب
disorderly
بی ترتیب
kelter or kilter
ترتیب
lay out
ترتیب
respectively
به ترتیب
out of kelter
بی ترتیب
ordonnance
ترتیب
orderless
بی ترتیب
managements
ترتیب
kelter
ترتیب
regularity
ترتیب
assortments
ترتیب
assortment
ترتیب
organizations
ترتیب
organization
ترتیب
organisations
ترتیب
arrangements
ترتیب
management
ترتیب
anomaly
بی ترتیب
order
ترتیب
serialization
ترتیب
ordering
ترتیب
sequences
ترتیب
set up
ترتیب
arramgement
ترتیب
sequence
ترتیب
to order
<idiom>
به ترتیب
to make an arrangement
ترتیب
arrangment
ترتیب
immethodical
بی ترتیب
ataxic
بی ترتیب
anomalies
بی ترتیب
irregular
بی ترتیب
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
motors
موتور
double row
موتور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com