Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English
Persian
embryotomy
تشریح جنین درزهدان
Other Matches
embryoctony
ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
hydrometra
اب درزهدان
vivisect
موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
aborticide
دوای جنین کش دوای سقط جنین
illustrations
تشریح
analysis
تشریح
illustration
تشریح
surgeries
تشریح
dissection
تشریح
anatomy
تشریح
anatomies
تشریح
surgery
تشریح
dissects
تشریح کردن
analyze
تشریح کردن
anatomize
تشریح کردن
dissecting knife
چاقوی تشریح
autopsy
تشریح مرده
anatomies
مبحث تشریح
innuendos
یعنی تشریح
innuendoes
یعنی تشریح
innuendo
یعنی تشریح
anatomy
مبحث تشریح
discussion
تشریح مطالب
entomotomy
تشریح حشرات
autopsies
تشریح مرده
descriptions
توصیف تشریح
description
توصیف تشریح
dissecting
تشریح کردن
dissected
تشریح کردن
dissect
تشریح کردن
anatomically
از روی تشریح
neurotomy
تشریح اعصاب
discussions
تشریح مطالب
non descript
تشریح ناپذیر
problem description
تشریح مسئله
zootomy
تشریح حیوانات
anatomist
تشریح کننده
dissector
تشریح کننده
autopsy
تشریح نسج مرده
d. anatomy
تشریح مشاهدهای یا تبصیری
tree surgery
تشریح علمی درخت
syntax language
زبان تشریح نحو
catling
چاقوی تشریح یاجراحی
phytotomy
برش و تشریح گیاه
pdl
زبان تشریح صفحه
page description language
زبان تشریح صفحه
autopsies
تشریح نسج مرده
aerography
علم تشریح هوا
hypotyposis
تشریح مجسم کننده
anatomist
متخصص علم تشریح
anatomically
مطابق علم تشریح
vivisector
تشریح کننده جانور زنده
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
prosector
تشریح کننده بدن مرده
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
foetus
جنین
fetus
جنین
germs
جنین
afterbirth
جنین
chrysalis
جنین
fetuses
جنین
foetuses
جنین
germ
جنین
chrysalises
جنین
embryo
جنین
embryos
جنین
body snatcher
کسی که برای تشریح نبش قبرمیکند
miscarried
جنین ساقط
implacental
بی جفت جنین
ecbolic
جنین انداز
abortive foatus
جنین ساقط
foaticide
سقط جنین
foaticide
جنین کشی
feticide
کشتن جنین
feticide
سقط جنین
fetal
وابسته به جنین
foeticide
جنین کشی
foeticide
اسقاط جنین
embryogeny
تشکیل جنین
embryogeny
پیدایش جنین
embryogen
تشکیل جنین
embryogen
پیدایش جنین
blood money of an unborn child
دیه جنین
aborsement
سقط جنین
foetation
تشکیل جنین
abortion
اسقاط جنین
to have a miscarriage
جنین افگندن
wheatgerm
جنین گندم
miscarriages
سقط جنین
abortment
سقط جنین
aborticide
جنین کشی
abortion
سقط جنین
abortions
سقط جنین
mola
جنین کاذب
abortions
اسقاط جنین
secundine
جفت جنین
miscarriage
سقط جنین
malposition
حالت غیرطبیعی جنین
malposition
جابجا شدگی جنین
placenta
جفت جنین مشیمه
placentas
جفت جنین مشیمه
hypoblast
غشاء داخلی جنین
placental
وابسته به جفت جنین
mesoblast
میان پوست جنین
abortionists
سقط جنین کننده
aplacental
فاقد جفت جنین
abortive medicines
ادویه مسقط جنین
chorion
پرده بیرونی جنین
chorion
مشیمه خارجی جنین
abortive foetus
جنین سقط شده
abortionist
سقط جنین کننده
amnion
مشیمه پردهء دور جنین
miscarriage
سقط جنین غیر عمدی
yolk sac
کیسه زرده دورتادور جنین
embryo
جنین کمتر از هشت هفته
placentation
پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
miscarriages
سقط جنین غیر عمدی
mesoblast
لایه جرثومه میانی جنین
eventration
جنین بی شکم یابی روده
embryos
جنین کمتر از هشت هفته
by con.
مفهوم مخالف ان جنین میشود
foetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
conceptions
لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception
لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionists
کسی که موجب سقط جنین میشود
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
teratology
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetus
جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses
جنین بیش از هشت هفته حمل
abortionist
کسی که موجب سقط جنین میشود
White Papers
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
avianize
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
ethnography
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
explained variance
واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
vivisection
زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisectional
زنده شکافی تشریح جانور زنده
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
abortifacient
سقط جنین کننده سقط جنینی
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
analyzing
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyse
پاره پاره کردن تشریح کردن
analysed
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzed
پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes
پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing
پاره پاره کردن تشریح کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com