English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
involucrum تشکیل استخوان جدید
Other Matches
ossification تشکیل استخوان
osteogenesis تشکیل استخوان
ossification مرحله تشکیل استخوان
constitutes تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
rehyphenation تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
install تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
updated 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
maidens جدید
up to date جدید
novel جدید
new جدید
new- جدید
modern جدید
newer جدید
novels جدید
newest جدید
unprecedentedly جدید
unprecedented جدید
recent جدید
maiden جدید
up-to-date جدید
boning استخوان
natchbone استخوان
bones استخوان
fleshy بی استخوان
boned استخوان
boneless بی استخوان
osteotome استخوان بر
bone استخوان
fleshiest بی استخوان
fleshier بی استخوان
tarsus استخوان مچ پا
jawbones استخوان فک
jawbone استخوان فک
ossicle استخوان چه
endomorphism تشکیل
endomorphy تشکیل
entelechy تشکیل
incorporation تشکیل
establishment تشکیل
establishments تشکیل
neoteric جدید تازه
innovation حرکت جدید
innovations حرکت جدید
revisions چاپ جدید
neogenesis تولید جدید
reprint چاپ جدید
reprinted چاپ جدید
reprinting چاپ جدید
freshman جدید الورود
new deal قرار جدید
new deal سیاست جدید
the new testament عهد جدید
reorganization صورت جدید
neologisms واژه جدید
proselyte جدید الایمان
neologism واژه جدید
It's not new. جدید نیست.
fresh target هدف جدید
postulancy جدید الورودی
newfound جدید الاکتشاف
modern sector بخش جدید
probe اکتشاف جدید
modern physics فیزیک جدید
neophytes جدید الایمان
reprints چاپ جدید
postulant جدید الورود
neophyte جدید الایمان
recent development بسط جدید
New Year سال جدید
freshmen جدید الورود
probes اکتشاف جدید
modern system نظام جدید
probed اکتشاف جدید
modern جدید مدرن
revision چاپ جدید
fracture شکستگی استخوان
osteologist استخوان شناس
frameworks استخوان بندی
femur استخوان ران
palating استخوان کام
anvils استخوان سندانی
anvil استخوان سندانی
patella استخوان کشکک
orthopedics جراحی استخوان
os pubis استخوان شرمگاه
fractured شکستگی استخوان
breast bone استخوان سینه
framework استخوان بندی
fracturing شکستگی استخوان
osteography شرح استخوان ها
skelton استخوان بندی
jawbones استخوان ارواره
jawbone استخوان ارواره
osteoid استخوان وار
femora استخوان ران
femurs استخوان ران
fractures شکستگی استخوان
shacklebone استخوان مچ دست
spillikin ریزه استخوان
rickets نرمی استخوان استخوان نرمی
kneecaps استخوان کشگک
bony استخوان دار
boney استخوان دار
wishbones استخوان جناق
marrows مغز استخوان
wishbone استخوان جناق
osteitis ورم استخوان
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
dengue تب استخوان شکن
carcases استخوان بندی
marrow مغز استخوان
osteitis اماس استخوان
scaular استخوان شانه
stirrups استخوان رکابی
stirrup استخوان رکابی
osteal شبیه استخوان
carcasses استخوان بندی
bone marrow مغز استخوان
carcass استخوان بندی
parietal استخوان اهیانه
temporal bone استخوان گیجگاه
cartilage نرمه استخوان
osteomalacia نرمی استخوان
thigh bone استخوان ران
thighbone استخوان ران
stapes استخوان رکابی
patellae استخوان کشکک
osteogenesis پیدایش استخوان
kneecap استخوان کشگک
ossific استخوان ساز
calcaneum استخوان پاشنه
cannon bone استخوان ساق پا
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
pith مخ استخوان اهمیت
cariosity پوسیدگی استخوان
scroll bone استخوان فرفرهای
carpale استخوان مچ دست
osteoma ورم استخوان
osteology استخوان شناسی
talus استخوان قاپ
the humeral bone استخوان بازو
blade استخوان پهن
knucklebone استخوان قوزک
scapulas استخوان کتف
skeleton استخوان بندی
carcse استخوان بندی
carcass استخوان بندی
skeletons استخوان بندی
metacarpal استخوان کف دست
shinbone استخوان قلم پا
luxation در رفتگی استخوان
scapula استخوان کتف
kneepan استخوان کشگک
pubis استخوان شرمگاه
hammers استخوان چکشی
the humeral bone استخوان عضد
hyoid bone استخوان لامی
hyperostosis برامدگی استخوان
ilium استخوان حرقفی
illium استخوان حرقفی
rickety نرم استخوان
incus استخوان سندانی
innominate bone استخوان بی نام
hammered استخوان چکشی
zygomatic bone استخوان گونه
ckeek bone استخوان گونه
humeri استخوان بازو
humeri استخوان عضله
humerus استخوان بازو
humerus استخوان عضله
humeruses استخوان بازو
hollownes پوکی استخوان
humeruses استخوان عضله
merrythought استخوان جناغ
anvil bone استخوان سندانی
malleus استخوان چکشی
malleolus استخوان غوزک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com