Dictiornary-Farsi | تعجیل بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
precipitance	تعجیل بسیار
precipitancy	تعجیل بسیار


Other Matches

acceleration	تعجیل
acceleration	تعجیل افزایش
precipitative	مربوط به تعجیل کردن
precipitator	تعجیل یا تسریع کننده
posted	صندوق پست تعجیل
post	صندوق پست تعجیل
posts	صندوق پست تعجیل
post-	صندوق پست تعجیل
haste makes waste	تعجیل موجب تعطیل است
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
parlous	بسیار
mickle	بسیار
sadly	بسیار بد
longeval	بسیار زی
unco	بسیار
abundant	بسیار
sopping	بسیار
numerous	بسیار
lashongs	بسیار
overly	بسیار
immortally	بسیار
very	بسیار
out and a way	بسیار
powerfully	بسیار
sorely	بسیار
awfully	بسیار
galore	بسیار
far and away	بسیار
ever so	بسیار
not a lettle	بسیار
muckle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
no end of	بسیار
plenty	بسیار
oftentimes	بسیار
multiped	بسیار پا
very little	بسیار کم
desperate	بسیار بد
much	بسیار
so mush	بسیار
seldom	بسیار کم
multiplicity	بسیار
an abundance of	بسیار
precious	بسیار
far	بسیار
all	بسیار
many	بسیار
thousand and one	بسیار
clinking	بسیار
detestable	بسیار بد
multifarious	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
by far	بسیار
all-	بسیار
beastby	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
lousy <adj.>	بسیار بد
lot	بسیار
multitudes	گروه بسیار
cloying	بسیار احساساتی
hairline rule	خط بسیار نازک
abysses	بسیار عمیق
addition polymer	بسیار افزایشی
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
wedded	بسیار علاقمند
squeaky clean	بسیار تمیز
overly	بسیار گرانه
abysm	بسیار عمیق
clued-up	بسیار مطلع
heart break	اندوه بسیار
hunky dory	بسیار خوب
heavy poll	ارا بسیار
multitude	گروه بسیار
high strung	بسیار حساس
abyss	بسیار عمیق
daylights	بسیار ترسناک
ambrosial	بسیار مطبوع
at a great rat	بسیار تند
dateless	بسیار قدیم
at a premium	بسیار مطلوب
d. stupid	بسیار کودن
all right <idiom>	بسیار خوب
at full lick	بسیار تند
corking	بسیار عالی
at railway speed	بسیار تند
deep read	بسیار خوانده
addition resin	بسیار افزایشی
delightsome	بسیار دلپسند
elongated	بسیار بلندولاغر
gelid	بسیار سرد
amazedly	باشگفت بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
dozens of girls	ذختران بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
diaphoresis	خوی بسیار
deluxe	بسیار زیبا
bulimy	حرص بسیار
supersubtlety	زرنگی بسیار
polyphagous	بسیار غذا
polyhistor	دانش بسیار
polyhistor	بسیار دانی
polygram	شکل بسیار خط
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
polystome	جانور بسیار
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
pleophagous	بسیار خوار
ultramodern	بسیار تازه
pianissimo	بسیار اهسته
polyphonic	بسیار صدا
polyphonous	بسیار صدا
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
supereminent	بسیار بلند
thank you very much	بسیار ممنونم
sizzler	بسیار گرم
the d. is in him	بسیار شروراست
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
much pleased	بسیار خوشتود
ad nauseam	بسیار زننده
meticulosity	دقت بسیار
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
all-powerful	بسیار نیرومند
death trap	بسیار خطرناک
death traps	بسیار خطرناک
high-pitched	بسیار شیبدار
low-rise	نه بسیار بلند
infernality	زشتی بسیار
multi-millionaire	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
much rain	باران بسیار
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
v.l.f.	بسامد بسیار کم
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
multocular	بسیار چشم
multivincular	بسیار پیوند
multitudinously	با گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
multisonant	بسیار صدا
multiform	بسیار شکل
multidentate	بسیار دندان
multangular	بسیار گوشه
multi-millionaires	بسیار پولدار
priceless	بسیار پر قیمت
fined	بسیار اماده
finest	بسیار اماده
desperate	بسیار سخت
main	بسیار مهم
monstrosity	شرارت بسیار
monstrosities	شرارت بسیار
herculean	بسیار دشوار
thoroughgoing	بسیار دقیق
extra	بسیار خیلی
fine	بسیار اماده
frigid	بسیار سرد
brilliant	بسیار درخشان
whackings	بسیار عظیم
whacking	بسیار عظیم
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
prime	بسیار مهم
primed	بسیار مهم
primes	بسیار مهم
colossal	بسیار بزرگ
excessive	بسیار یا بزرگ
extra-	بسیار خیلی
overweening	بسیار مغرور
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
wary	بسیار محتاط
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
polygraphs	بسیار نویس
regiment	گروه بسیار
regiments	گروه بسیار