English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
input of current تغذیه و هدایت جریان
Other Matches
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
stream line خط هدایت جریان
current carring انتقال یا هدایت جریان
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
conduction توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
positive اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
maces نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
mace نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
conductance ضریب هدایت قدرت هدایت
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
nutriment تغذیه
diet تغذیه
feeders خط تغذیه
feeder خط تغذیه
recharges تغذیه
recharging تغذیه
nutrition تغذیه
feeding تغذیه
recharged تغذیه
recharge تغذیه
nurturing تغذیه
line feed تغذیه خط
nurtures تغذیه
nurtured تغذیه
nurture تغذیه
nourish تغذیه
nourished تغذیه
nourishes تغذیه
alimentation تغذیه
sustenance تغذیه
nutriments تغذیه
nourishment تغذیه
feedings تغذیه
feedway تغذیه کننده
undernourished گرفتارسوء تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
malnourished بد تغذیه شده
malnourished دچارسوء تغذیه
ad lib feeding تغذیه ازاد
feeding center مرکز تغذیه
alimentiveness قوه تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
malnutrition سوء تغذیه
undernourished سوء تغذیه
main feed تغذیه اصلی
magazine feed تغذیه مخزن
main supply line خط تغذیه اصلی
feeder canal کانال تغذیه
fed تغذیه شده
aliment تغذیه کردن
form feed تغذیه کاغذ
recharge basin حوضچه تغذیه
downfeed تغذیه رو به پایین
mulnutrition سوء تغذیه
reverse bias تغذیه معکوس
noise منبع تغذیه
noises منبع تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
dystrophy سوء تغذیه
support [nourish, feed] تغذیه کردن
feeder سیم تغذیه
feeders سیم تغذیه
undernourishment سوء تغذیه
pastures تغذیه کردن
pasture تغذیه کردن
feed pump پمپ تغذیه
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
breast-feeding تغذیه پستانی
breast feeding تغذیه پستانی
feed mechanism مکانیزم تغذیه
nourish تغذیه کردن
serial feeding تغذیه نوبتی
supply cable کابل تغذیه
cross feed تغذیه عرضی
power transformer مبدل تغذیه
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
injection well چاه تغذیه
recharge well چاه تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
pasturage تغذیه کردن
power supply منبع تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
power supplay منبع تغذیه
power pack جعبه تغذیه
innutrition عدم تغذیه
feeds تغذیه کردن
unhealthy diet تغذیه ناسالم
cutler feed تغذیه کاتلر
plate supply تغذیه صفحه
ff تغذیه کاغذ
anode supply تغذیه صفحه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
feed تغذیه کردن
food program رژیم تغذیه
artificial recharge تغذیه مصنوعی
anthophagous تغذیه شده با گل
feed تغذیه گردن
feeds تغذیه گردن
grazes تغذیه کردن از چریدن
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
predatory تغذیه کننده از شکار
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
positive feeder سیم تغذیه مثبت
power feed cable کابل تغذیه برق
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
graze تغذیه کردن از چریدن
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
feed خوراندن تغذیه کردن
predatorial تغذیه کننده از شکار
feeds خوراندن تغذیه کردن
power supply switch کلید منبع تغذیه
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
power supply cable کابل منبع تغذیه
ration method روش تغذیه پرسنل
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
grazed تغذیه کردن از چریدن
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
vermivorous تغذیه کننده از کرم
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
feeding group گروه تغذیه کننده
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
axial feed method روش تغذیه محوری
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
autotroph قابل تغذیه خودبخود
endophagous تغذیه کننده ازروی
long distance supply تغذیه مسافت دور
dozzle مخزن کمکی تغذیه
internal power supply منبع تغذیه داخلی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
negative feeder سیم تغذیه منفی
predators تغذیه کننده از شکار
predator تغذیه کننده از شکار
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
gate راه تغذیه لشعلث
gates راه تغذیه لشعلث
hematophagous تغذیه کننده از خون
gallivorous تغذیه کننده از مازو
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com