English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
English Persian
assumpsit تقبل
Other Matches
assumes تقبل کردن
underwriter تقبل کننده
underwriters تقبل کننده
undertaken تقبل کردن
undertakes تقبل کردن
undertake تقبل کردن
assume تقبل کردن
subscribe تقبل کردن
subscribed تقبل کردن
subscribes تقبل کردن
subscribing تقبل کردن
uncommitted تقبل نشده
able to justify bail قادر به تقبل ضمانت
sans frais بدون تقبل هزینه
assumpsit تقبل دیون دیگری
without engagement بدون تقبل مسئولیت
age hardening susceptibility تقبل سخت گردانی زمانی
without impeachment of waste بدون تقبل مسئوولیت خرابیها
assumes در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
assume در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
bears تقبل کردن تحمل کردن
bear تقبل کردن تحمل کردن
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com