English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English Persian
mimesis تقلید واگیری
Other Matches
virulence واگیری
contagions واگیری
contagion واگیری
mimesis تقلید
mimicry تقلید
imitation تقلید
apery تقلید
sequacity تقلید
imitativeness تقلید
imitations تقلید
infringement تقلید
infringements تقلید
faked تقلید
emulation تقلید
fake تقلید
fakes تقلید
emulating <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
burlesques تقلید و هجوکردن
burlesque تقلید و هجوکردن
emulate تقلید کردن
mimic تقلید کردن
emulated تقلید کردن
mimetism تقلید حفافتی
emulates تقلید کردن
stereotyped تقلید شده
imitativeness استعداد تقلید
farces تقلید لودگی
imitable قابل تقلید
imitatively از روی تقلید
exemplary شایان تقلید
imitability قابلیت تقلید
pantomimes تقلید در اوردن
pantomime تقلید در اوردن
mimetic وابسته به تقلید
hokeypokey تقلید واداواصول
farce تقلید لودگی
mimics تقلید کردن
mimicking <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimicked تقلید کردن
monkeys تقلید دراوردن
pantomiming <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mock تقلید دراوردن
copyrights چاپ و تقلید
copyright حق چاپ و تقلید
copyright چاپ و تقلید
terminal emulation تقلید ترمینالی
miming تقلید دراوردن
impressionist تقلید درآور
mimes تقلید دراوردن
impressionists تقلید درآور
mimed تقلید دراوردن
simulafe تقلید کردن
mime تقلید دراوردن
imitative of تقلید کننده از
take for granted <idiom> تقلید از چیزی
copyrights حق چاپ و تقلید
patterning تقلید کردن
mocked تقلید دراوردن
mock up تقلید کردن
mimetism تقلید استتاری
simulation تقلید تمارض
personate تقلید کردن از
fabricate تقلید کردن
fabricated تقلید کردن
fabricates تقلید کردن
fabricating تقلید کردن
mocks تقلید دراوردن
monkey تقلید دراوردن
mocking تقلید دراوردن
simulations تقلید تمارض
copycat <idiom> تقلید از شخص دیگری
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
birdcall تقلید صدای پرنده
burlesques تقلید رقص لخت
sequacious اهل تقلید تابع
burlesque تقلید رقص لخت
parody تقلید مسخره امیزکردن
parodies تقلید مسخره امیزکردن
mimesis تقلید هنر از واقعیات
inimitable غیر قابل تقلید
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to copyright حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
it is copyright حق چاپ و تقلید محفوظ است
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
travesties تقلید مسخره امیز کردن
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
travesty تقلید مسخره امیز کردن
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
simulating تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulate تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates تقلید نشان دادن وانمود کردن
onomatopoeic به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
transvestism تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
transvestites کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
emulation نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
transvestite کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
all right reserved هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
echolalia تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
extracode توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulations عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
positive که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assume تظاهر کردن تقلید کردن
assumes تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com