English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
lug out تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
Other Matches
bear in تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
wish [would like] تمایل داشتن
falloff تمایل داشتن
propend تمایل داشتن
trepan تمایل داشتن
affect تمایل داشتن
leans تمایل داشتن
lean تمایل داشتن
affects تمایل داشتن
leaned تمایل داشتن
picketed ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
Get lost! <idiom> دورشدن
off the hook <idiom> دورشدن از مشکل
out in left field <idiom> از جواب صحیح دورشدن
diverged ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverge ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverges ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
pushaway غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
cabotage کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
hand rail نرده
carriages نرده
picket line خط نرده ها
zariba نرده
guard-rail نرده
palisad نرده
railing نرده
fences نرده
fence نرده
balustrades نرده
balustrade نرده
banisters نرده
guard-rails نرده
rail نرده
railings نرده
fencing نرده
palest نرده
paler نرده
pale نرده
lattic-bridge پل نرده ای
allering نرده
parapets نرده
parapet نرده
carriage نرده
barriers نرده
barrier نرده
picket lines خط نرده ها
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
Laudian rails نرده محراب
baluster ستون نرده
balustrum نرده محراب
balustrade نرده پلکان
parclose or per نرده یا تجیر
balconet نرده ایوان
paling نرده سازی
railings نرده کشیدن
guards نرده حفافتی
guarding نرده حفافتی
guard نرده حفافتی
frieze-rail نرده پیشخوان
communion-rail نرده محراب
bar نرده حائل
bars نرده حائل
colomella صراحی نرده
railing post میله نرده
newels پایه نرده
newel پایه نرده
gratling نرده فلزی
fender نرده حفاظ
list شیار نرده
companionways نرده پلهای
handrails نرده ساختمان
handrail نرده ساختمان
companionway نرده پلهای
snake fence نرده مارپیچ
hand rail دستگیره نرده
balconette نرده ایوان
railing نرده کشیدن
handrail bracket پایه نرده
trends تمایل
trend تمایل
leaning تمایل
sentiment تمایل
recumbency تمایل
disposition تمایل
unwilling بی تمایل
addictedness تمایل
intentions تمایل
intention تمایل
gravitation تمایل
appetence تمایل
leanings تمایل
appetency تمایل
appetence or tency تمایل
aclinic بی تمایل
disinclined بی تمایل
declination تمایل
month's mind تمایل
proclivities تمایل
propensity تمایل
proclivity تمایل
tendency تمایل
trepan تمایل
liking تمایل
would تمایل
tendencies تمایل
proneness تمایل
propensities تمایل
left justification تمایل به چپ
orientation تمایل
nisus تمایل
pendulum تمایل
pendulums تمایل
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
stake truck کامیون نرده دار
hand rail دست انداز نرده
to rail a place گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
fender نرده روکش نردهای
handrail نرده مخصوص دستگیره
pale در میان نرده محصورکردن
handrails نرده مخصوص دستگیره
taffrail نرده پاشنه ناو
peel خلال نرده چوبی
peels خلال نرده چوبی
stair rod نرده راه پله
paling حصار کشی نرده
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
paler در میان نرده محصورکردن
empale نرده کشیدن دور
bridgheboard نرده پلکان چوبی
palest در میان نرده محصورکردن
catch fence نرده محکم سر پیچ
wreaths نرده پلکان مارپیچی
bridgeboard نرده پلکان چوبی
wreath نرده پلکان مارپیچی
balustrade Order ترتیب نرده ستون ها
inclination تمایل شیب
inclining تعظیم تمایل
against his grain برخلاف تمایل او
propensity تمایل طبیعی
declinatory دارای تمایل
the herd instinct تمایل بگروه
landscape orientation تمایل افقی
central tendency تمایل به مرکز
predilection تمایل قبلی
aptitude تمایل طبیعی
antipathetic فاقد تمایل
propensities تمایل طبیعی
portraint orientation تمایل عمودی
self immolation تمایل به خودکشی
fugitiveness تمایل به فرار
predispostion تمایل قبلی
preoccupations تمایل شیفتگی
work effort تمایل به کار
sinistral تمایل بچپ
proclivity to steal تمایل بدزدی
preoccupation تمایل شیفتگی
propensity to consume تمایل به مصرف
gust تمایل مزمزه
gusts تمایل مزمزه
aptitudes تمایل طبیعی
reactive tendency تمایل واکنشی
caprice تمایل فکری
polarity تمایل قطبی
fantasies میل تمایل
fantasy میل تمایل
list تمایل کجی
predilections تمایل قبلی
caprices تمایل فکری
streaks تمایل میل
tilts کجی تمایل
tilt کجی تمایل
vein حالت تمایل
veins حالت تمایل
tilted کجی تمایل
disinclination عدم تمایل
streaking تمایل میل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com