Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
thermotaxis
تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
Other Matches
autotomous
متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
autotomic
متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
thermoregulation
تنظیم حرارت
thermostat
تنظیم کننده حرارت
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
thermoregulatory
وابسته تنظیم حرارت
thermostats
تنظیم کننده حرارت
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
automatically
خودبخود
spontaneously
خودبخود
autonomic
خودبخود
autotomy
تقسیم خودبخود
spontaneous generation
پیدایش خودبخود
automatism
حرکت خودبخود
autotroph
قابل تغذیه خودبخود
self reacting
خودبخود واکنش کننده
secundine naturam
بومی وار خودبخود
self-starter
خودبخود شروع شونده
self-starters
خودبخود شروع شونده
autotomize
انفصال خودبخود پیداکردن
autotomize
تقسیم خودبخود کردن
autogenesis
تولید مثل خودبخود
instinctively
بطور غیرارادی خودبخود
instinctive
خودبخود غیر ارادی
self lubricating
خودبخود روغن کاری شونده
autogenic
تولید شده بطور خودبخود
autogenous
تولید شده بطور خودبخود
unprompted
ناشی از طیب خاطر خودبخود بی اختیار خودرو
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
verve
حرارت
warmest
با حرارت
warms
با حرارت
temperature
حرارت
vehemence
حرارت
ardor
حرارت
pyogenic
حرارت زا
fervidity
حرارت
warmth
حرارت
mettlesome
با حرارت
clammy
بی حرارت
fervidness
حرارت
ardour
حرارت
temperatures
حرارت
heats
حرارت
fired
حرارت
fire
حرارت
heat
حرارت
enthrusiasm
حرارت
adust
با حرارت
hotness
حرارت
fires
حرارت
warmed
با حرارت
warm
با حرارت
initiative
شوق و حرارت
steamiest
پر حرارت پر بخار
thermophysics
فیزیک حرارت
heats
گرما حرارت
heats
حرارت دادن
steamy
پر حرارت پر بخار
strenuousness
حرارت و اصرار
thermotherapy
حرارت درمانی
fervently
از روی حرارت
energetically
از روی حرارت
heat
گرما حرارت
steamier
پر حرارت پر بخار
ginger
تندی حرارت
gradient
افت حرارت
heat
حرارت دادن
zeal
ذوق حرارت
initiatives
شوق و حرارت
gradients
افت حرارت
central heating
حرارت مرکزی
transformation of heat
تبادل حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
ardency
شور و حرارت
heat exchange
تبادل حرارت
heat economy
اقتصاد حرارت
heat drop
افت حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
calefactory
حرارت بخش
heat transfer
انتقال حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
impetuosity
تندی حرارت
impressment
جدیت حرارت
heat expansion
انبساط حرارت
heat unit
واحد حرارت
heat absorption
جذب حرارت
calorimeter
حرارت سنج
calorification
تولید حرارت
temperature
درجه حرارت
temperatures
درجه حرارت
heat conductor
هادی حرارت
thermometer
حرارت سنج
thermometers
حرارت سنج
actinometer
حرارت سنج
enthalpy
حرارت فعال
low heat cement
سیمان کم حرارت
actinometre
حرارت سنج
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
thermolysis
تحلیل حرارت بدن
temperatures
درجه حرارت دما
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
live wire
آدم پر حرارت و با پشتکار
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
heat conductivity
قابلیت هدایت حرارت
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal exposure
میزان جذب حرارت
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
fervidly
از روی حرارت و غیرت
heat affected zone
منطقه حرارت دیده
forced convection
تبادل حرارت اجباری
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
enthusiasm
هواخواهی با حرارت شوروذوق
enthusiasms
هواخواهی با حرارت شوروذوق
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
temperature
درجه حرارت دما
low temperature
درجه حرارت پایین
operating temperature
درجه حرارت کار
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
thermostats
نافم درجه حرارت
thermostat
نافم درجه حرارت
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
pre heat
حرارت دادن مقدماتی
final temperature
درجه حرارت نهایی
live wires
آدم پر حرارت و با پشتکار
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
reducer
کم کننده شعله یا حرارت
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
preheat
قبلا حرارت دادن
preheated
قبلا حرارت دادن
preheats
قبلا حرارت دادن
sunbaked
حرارت افتاب دیده
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
internal temperature
درجه حرارت داخلی
thermostable
باثبات در اثر حرارت
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
heatedly
از روی هیجان یا حرارت
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
maximum safe temperature
درجه حرارت مجاز حداکثر
thermolabile
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
muffle furnace
کوره با حرارت غیر مستقیم
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
geothermal
وابسته به حرارت مرکزی زمین
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
psychrophilic
رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
heat rash
عرق جوش حرارت سوزان
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
telethermoscope
حرارت سنج از مسافات دور
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
vulcanization
تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
declaimed
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
anneal
حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
phosphate esters
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
Thermos
قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
seize
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
bound barrel
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
Thermoses
قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
declaim
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
thermoplastic
قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
thermonuclear
وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
thermosetting
قابل سفت شدن در مقابل حرارت
seized
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
termograph
دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com