English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
combat development توسعه رزمی
Other Matches
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
task force گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
outreach توسعه یافتن توسعه
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
epics رزمی
epic رزمی
combat رزمی
epical رزمی
combated رزمی
combats رزمی
combating رزمی
field gun توپ رزمی
field grade رده رزمی
field officer افسر رزمی
field manual دستور رزمی
fighting patrol گشتی رزمی
fighting load بار رزمی
combat trains بنه رزمی
field type نوع رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
field service خدمات رزمی
field ration جیره رزمی
combat surveillance مراقبت رزمی
field order دستورالعمل رزمی
herioic verse شعر رزمی
combat power قدرت رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
strength استعداد رزمی
field commands قسمتهای رزمی
strengths استعداد رزمی
combatintelligence اطلاعات رزمی
combat team تیم رزمی
combatdrill تمرین رزمی
combatcommand یکان رزمی
combat vehicle خودروی رزمی
combat ration جیره رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
group گروه رزمی
groups گروه رزمی
field exercise تمرین رزمی
field duty ماموریت رزمی
field duty خدمات رزمی
combat readiness امادگی رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
field commands یکانهای رزمی
field army ارتش رزمی
combat troops عدههای رزمی
battle casualty ضایعات رزمی
non-combatant غیر رزمی
non-combatants غیر رزمی
non combatant غیر رزمی
combat crew خدمه رزمی
operational route جاده رزمی
task organization سازمان رزمی
readiness امادگی رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
field glasses عینک رزمی
battle problems مشکلات رزمی
battle station پایگاه رزمی
c ration جیره رزمی
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
combat arms رسته رزمی
martial arts ورزشهای رزمی
tactical missile موشک رزمی
damage ضایعات رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat forces نیروهای رزمی
combat formation ارایش رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combat jump پرش رزمی
combat exercise تمرین رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
combat duty امور رزمی
nonbattle غیر رزمی
heroic verse شعر رزمی
service ammunition مهمات رزمی
combat patrol گشتی رزمی
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
combat control team تیم کنترل رزمی
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
epics شعر رزمی حماسه
combat pay فوق العاده رزمی
epic شعر رزمی حماسه
field زمینه رزمی صحرایی
combat operations مرکز عملیات رزمی
standards کالای جانشین رزمی
attrition کاهش توان رزمی
combat ready دارای امادگی رزمی
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
standard کالای جانشین رزمی
combat load بار رزمی هواپیما
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
field officer افسر رسته رزمی
field order دستورعملیاتی دستور رزمی
field service پشتیبانی سرویس رزمی
flyable dud بدون امادگی رزمی
readiness category درجه امادگی رزمی
readiness category نوع امادگی رزمی
joint task force گروه رزمی مشترک
jujitsu مادر ورزشهای رزمی
level of effort تلاش رزمی یکان
level of readiness سطح امادگی رزمی
level of strength سطح استعداد رزمی
level of strength میزان استعداد رزمی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
unit strength قدرت رزمی یکان
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
field range میدان تیر رزمی
effective strength استعداد رزمی موثر
fields زمینه رزمی صحرایی
epos اشعار رزمی پیشینیان
fielded زمینه رزمی صحرایی
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
combat resolution پایین ترین رده رزمی
rhapsode دوره گردی که اشعار رزمی
tae guk بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
trains area منطقه بنه رزمی یکان
combat essential مورد نیاز حتمی رزمی
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
commitment value ارزش رزمی یک یکان در درگیریها
strength قدرت رزمی استعداد نفری
strengths توان رزمی تعداد نفرات
loss تلفات جنگی ضایعات رزمی
strength توان رزمی تعداد نفرات
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
build-ups بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up بالا بردن توان رزمی نیروها
build up بالا بردن توان رزمی نیروها
trouvere شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
zippers گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zipper گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
task organization سازمان دادان برای رزم برش رزمی
locap گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
tailors برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tailor برش دادن ازنظر رزمی به هم مربوط کردن
tactical reconnaissance براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
delelopment توسعه
upgrowth توسعه
stop go policy توسعه
development توسعه
enlarging توسعه
promotions توسعه
enlarged توسعه
outspread توسعه
amplification توسعه
spread توسعه
spreads توسعه
enlargement توسعه
promotion توسعه
enlarge توسعه
developments توسعه
expansion توسعه
increment توسعه
extensions توسعه
increments توسعه
extension توسعه
enlarges توسعه
enlargements توسعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com