English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English Persian
corps artillery توپخانه سپاه
Search result with all words
corps artillery توپخانه همراه سپاه
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
Other Matches
pack artillery توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
legions سپاه
Corp سپاه
legion سپاه
host troop سپاه
army corpa سپاه
corps سپاه
volunteer corps سپاه داوطلب
legions سپاه رومی
army سپاه گروه
rear عقبه سپاه
reared عقبه سپاه
rearing عقبه سپاه
rears عقبه سپاه
corps commander فرمانده سپاه
corps troops یکانهای سپاه
o o line خط دیدبانی سپاه
legion سپاه رومی
hosts سپاه میزبان
rearguard عقبهی سپاه
volunteers سپاه داوطلب
Peace Corps سپاه صلح
armies سپاه گروه
host سپاه میزبان
hosted سپاه میزبان
hosting سپاه میزبان
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
deaputy chief of staff رئیس رکن از رده سپاه به بالا
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
artillery توپخانه
gunnery توپخانه
ordnance توپخانه
ordnace توپخانه
battering train توپخانه محاصره
artillery group گروه توپخانه
artillery mount قنداق توپخانه
coastal artillery توپخانه ساحلی
artillery piece قبضه توپخانه
cannonry توپ و توپخانه
artillery mount سکوی توپخانه
division artillery توپخانه لشگری
division artillery توپخانه لشگر
gunner جمعی توپخانه
self propelled توپخانه خودکششی
medium artillery توپخانه متوسط
light artillery توپخانه سبک
hostile artillery توپخانه دشمن
heavy artillery توپخانه سنگین
gunner's party گروه توپخانه
fieldartillery توپخانه صحرایی
field atrillery توپخانه صحرایی
field artillery توپخانه صحرائی
towed artillery توپخانه کششی
artillery corps رسته توپخانه
armored artillery توپخانه زرهدار
artillery annex پیوست توپخانه
artillery ammunition مهمات توپخانه
artillerist متخصص توپخانه
army artillery توپخانه ارتش
gunnery توپخانه دریایی
armored artillery توپخانه زرهی
flak توپخانه ضد هوایی
antitank artillery توپخانه ضد تانک
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
artillery battalion گردان توپخانه
gunnery علم توپخانه
artillery corps قسمت توپخانه
turret برج توپخانه
turrets برج توپخانه
artillery رسته توپخانه
artillery brigade تیپ توپخانه
artillery branch رسته توپخانه
gunners جمعی توپخانه
artillery توپخانه صحرایی
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
aerial field artillery توپخانه محمول هوایی
no fire line خط منع اتش توپخانه
spotter دیدبان توپخانه دریایی
active status خط مشی فعال توپخانه
flak توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage سد اتش غلطان توپخانه
gunnery قوانین تیر توپخانه
firing chart طرح تیر توپخانه
fire plan طرح اتش توپخانه
artillery fire plan طرح اتش توپخانه
army artillery توپخانه نیروی زمینی
artillery preparation اتش تهیه توپخانه
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
artillery preparation تیر تهیه توپخانه
artillery carriage قنداق سلاح توپخانه
artillery chart طرح تیر توپخانه
artillery liaison officer افسر رابط توپخانه
all available تمام توپخانه موجود
jato unit موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
ask ask توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
batteries حمله با توپخانه ضرب و جرح
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
all available کلیه توپخانه حاضر به تیر
stargauge وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air defense artillery fire unit یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire اتش توپخانه دریایی و هوایی
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
towed توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air spot تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
spotting line خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
service of the piece مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
fire call درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com