English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
unipetalous تک برگ دارای یک گلبرگ
Search result with all words
dodecapetalous دارای دوازده گلبرگ
gamopetalous دارای گلبرگ پیوسته
monopetalous دارای یک گلبرگ
tetrapetalous دارای چهار گلبرگ
Other Matches
apetalous بی گلبرگ
petals گلبرگ
petal گلبرگ
gamopetalous پیوسته گلبرگ
labium لب شکافته گلبرگ
polypetalous جدا گلبرگ
sympetalous پیوسته گلبرگ
calycle کاسبرگ گلبرگ
corolla جام گلبرگ
envelope جام حلقهء گلبرگ
ligule ملازه گلبرگ تسمهای
envelopes جام حلقهء گلبرگ
petaline وابسته به برگ گل مانند گلبرگ
picotee میخک گلبرگ سفید یازرد
snowbush انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
foliolate دارای برگچه
humous دارای موادالی
splashing دارای ترشح
ill neighboured دارای همسایه بد
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
in defect دارای کاستی
in flower دارای شکوفه
in force دارای اعتبار
in power دارای اختیارات
indued with charm دارای فریبندگی
inflorescent دارای گل اذین
innervate دارای پی کردن
insectile دارای حشره
homolographic دارای قرینه
hexameter دارای شش وزن
undersigned دارای امضاء
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
bodily دارای بدن
overlapping دارای اشتراک
geniculate دارای زانویی
glanduliferous دارای غد دکوچک
glary دارای تشعشع
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
haired دارای موی ...
elective دارای حق انتخاب
hearted دارای قلب ...
heterogamous دارای مادگی ها
instinct with force دارای زور
intercommunicate دارای مراوده
prerogatives دارای حق ویژه
knock kneed دارای زانوی کج
deadbeat دارای سکون
weighted دارای وزن
rifled دارای خان
lean to دارای چارطاقی
ledgy دارای طاقچه
short-range دارای برد کم
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
lobated دارای نرمه
longheaded دارای سردراز
short range دارای برد کم
magneto دارای مغناطیس
mammilate دارای پستان
miasmal دارای دمه بد بو
deadbeats دارای سکون
knarred دارای برامدگی
kibed دارای شکاف
prerogative دارای حق ویژه
invested with power دارای اختیار
melodic دارای ملودی
iodous دارای یود
melodious دارای ملودی
isogenous دارای یک منبع
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
keyed دارای جاانگشتی
stilted دارای چوب پا
crepitant دارای صدای خش خش
energetic دارای انرژی
portentous دارای فال بد
keeled دارای تبر ته
keratinous دارای موادشاخی
ill neighboured دارای محیط بد
amphibolic دارای دو معنی
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
biradial دارای دوشعاع
biramous دارای دو شاخه
bisulcate دارای دوشکاف
bizonal دارای دومنطقه
bodied دارای بدن
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
accentual دارای تاکید
calcic دارای اهک
prurient دارای فکرشهوانی
acetylate دارای ریشهء
acetylize دارای ریشهء
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
aluminous دارای زاج
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
aulait دارای شیر
azotic دارای ازت
basined دارای ابگیر
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
adamantean دارای تلئلو
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
capitated دارای سرمجزا
privileged دارای امتیاز
dipetalous دارای دوگلبرگ
diplopodous دارای هزار پا
dipolar دارای دو قطب
dipteran دارای دو بال
ambivalence دارای دو جنبه
dolose دارای قصدجرم
double tongued دارای دوقول
dyslogistic دارای خاطرات بد
isometrics دارای یک میزان
entitative دارای وجودخارجی
far reaching دارای اثرزیاد
isometric دارای یک میزان
febile دارای حالت تب
feldspathic دارای فلدسپار
fibrinous دارای مودلیفی
floaty دارای اب نشین کم
dimply دارای فرورفتگی
dimorphic دارای دو شکل
cephalous دارای کله
chinned دارای چانه
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
cirrous دارای اویز
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
copperbottomed دارای ته مسی
hectic دارای تب لازم
behinds دارای پس افت
cretaceous دارای گچ فراوان
cuspidal دارای برامدگی
dartrous دارای تبخال
declinatory دارای تمایل
behind دارای پس افت
diandrous دارای دوپرچم
dichotomous دارای دو بخش
bifocals دارای دو کانون
miasmatic دارای دمه بد بو
parenthetical دارای کمانک
infatuated دارای داوری بد
family men دارای نانخور
family man دارای نانخور
curvy دارای انحنا
allergic دارای حساسیت به
zygomorphic دارای تقارن
zonate دارای مدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com