Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
English
Persian
patrimonies
ثروت موروثی میراث
patrimony
ثروت موروثی میراث
Other Matches
silver spoon
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
hereditaments
هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
heredity
دارای حق موروثی انتقال موروثی
heredity
موروثی
feud
حق موروثی
feuded
حق موروثی
feuds
حق موروثی
linal descent
موروثی
feuding
حق موروثی
inheritable
موروثی
inherited
موروثی
patrimonial
موروثی
inheritated error
خطای موروثی
heirlooms
صفت موروثی
principals
صفت موروثی
principal
صفت موروثی
heredity
انتقال موروثی
congenital
موروثی ذاتی
inborn
موروثی جبلی
heirloom
صفت موروثی
strain
حالت موروثی
strains
حالت موروثی
hereditament
مال موروثی
heritage
سهم موروثی
tradition
عقیده موروثی عرف
beguest
میراث
legacies
میراث
legacy
میراث
heritage
میراث
hereditament
میراث
heir
میراث بر
bequest
میراث
legatee
میراث بر
inheritance
میراث
inheritances
میراث
bequests
میراث
strains
صفت موروثی خصوصیت نژادی
freehold
مالکیت مطلق ملک موروثی
heritage
مرده ریگ سهم موروثی
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
strain
صفت موروثی خصوصیت نژادی
heritage asset
میراث با ارزش
incorporeal hereditament
حق حکمی در میراث
cultural heritage
میراث فرهنگی
curtesy
میراث زوج
legator
میراث گذار
dower
میراث زوجه
widow bench
میراث زوجه
patrimonial
وابسته میراث
philidor's legacy
میراث فیلیدور
heritage asset
میراث تاریخی
inheriting
به میراث بردن
inherits
به میراث بردن
inherit
به میراث بردن
inheritance
میراث بری
inheritances
میراث بری
landfalls
دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
landfall
دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
estate by curtesy
میراث قانونی زوج
estate in dower
میراث قانونی زوجه
testator
شاهد میراث گذار
moneybags
ثروت
riches
ثروت
warison
ثروت
fortunes
ثروت
wealth
ثروت
fortune
ثروت
pelagianism
PELA که عقیده اش این بودگناه موروثی بشر است
inheritable
میراث بردنی قابل انتقال
succee
جانشین شدن میراث بردن
riches
ثروت زیاد
fortune
دارایی ثروت
wealth of nations
ثروت ملل
affluence
فراوانی ثروت
net wealth
ثروت خالص
national wealth
ثروت ملی
plutolatry
ثروت پرستی
plutology
ثروت شناسی
wealth effect
اثر ثروت
plutonomy
علم ثروت
purse proud
مغرور از ثروت
fortunes
دارایی ثروت
social wealth
ثروت اجتماعی
wealth tax
مالیات بر ثروت
wealth creation
ایجاد ثروت
worth
سزاوار ثروت
windfalls
ثروت باداورده
treasured
ثروت جواهر
windfall
ثروت باداورده
dismal science
علم ثروت
political economy
علم ثروت
distribution of wealth
توزیع ثروت
possession
ثروت ید تسلط
treasure
ثروت جواهر
wealth distribution
توزیع ثروت
bonanzas
ثروت باداورده
bonanza
ثروت باداورده
weals
ثروت دارایی
commonwealths
ثروت عمومی
mammonism
ثروت پرستی
commonwealth
ثروت عمومی
mammon
ممونا ثروت
money
مسکوک ثروت
treasures
ثروت جواهر
treasuring
ثروت جواهر
weal
ثروت دارایی
economic wealth
ثروت اقتصادی
fee simple
میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
wealth saving relationship
رابطه ثروت و پس انداز
to grow rich
ثروت بهم زدن
redistribution of wealth
توزیع دوباره ثروت
man made wealth
ثروت ساخت بشر
political economist
متخصص علم ثروت
he is possessed of wealth
او دارای ثروت است
productive
فراور مولد ثروت
mammonite
ثروت دوست زرپرست
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
ultimogeniture
اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
gold
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
ثروت رنگ زرد طلایی
socialist
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
socialists
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
He left a large fortuue.
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
social security wealth
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
It is immaterial how rich he may be .
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
he aims at riches
مقصودش مال اندوزی است میزندبرای ثروت
To squander tyhe national wealth.
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
hemophilia
بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
capital levy
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
Do you want an inheritance from your father?THen a.
<proverb>
میراث پدر خواهى علم پدر آموز.
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com