Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
body stocking
جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stockings
جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
Other Matches
trailers
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailer
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
buckled
زانو شدن خمیدگی زانو
buckle
زانو شدن خمیدگی زانو
buckles
زانو شدن خمیدگی زانو
beaver
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
spacesuit
جامهی کیهانی
sweatshirt
جامهی عرقگیر
sweatshirt
جامهی ژفگیر
sweatshirts
جامهی عرقگیر
sweatshirts
جامهی ژفگیر
spacesuits
جامهی کیهانی
tattered
دارای جامهی مندرس
morning dress
جامهی رسمی صبحگاهی
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
trunks
بالاتنه
trunk
بالاتنه
topless
بی بالاتنه
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
alpha herculis
الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
cuirass
زره بالاتنه
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
counter rotate
چرخش بالاتنه در پیچ
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
busts
مجسمه نیم تنه بالاتنه
busting
مجسمه نیم تنه بالاتنه
bust
مجسمه نیم تنه بالاتنه
busted
مجسمه نیم تنه بالاتنه
leg room
جا برای پاها
shell jacket
بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
flutter kick
حرکت شلاقی پاها در شنا
straddle split
وضع باز پاها به طرفین
chiropodist
متخصص درمان وحفافت پاها
chiropodists
متخصص درمان وحفافت پاها
to stamp
[your feet]
با پاها محکم کوبیدن
[راه رفتن]
narani seogi
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
centaurs
حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaur
حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
collect
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collects
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collecting
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
stalder circle
چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
snap
پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snaps
پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snapping
پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
snapped
پاس دادن یارد کردن توپ به عقب از بین پاها
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
chasse
نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
elbow
زانو
knees
زانو
trap
زانو
knee
زانو
elbows
زانو
elbowed
زانو
kneeler
زانو زن
knee deep
زانو رس
knee-deep
زانو رس
knapper
زانو
mooreup
زانو
marrow bone
زانو
hiza
زانو
marrow bones
زانو
knee high
تا زانو
gooseneck
زانو
pipe bend or knee
زانو
goose neck
زانو
geniculation
زانو
overknee
از زانو گذرنده
popliteal artery
شریان پس زانو
popliteal tendon
پی زیر زانو
tendinitis
ورم زانو
scutum
کاسه زانو
tendimitis
ورم زانو
kneel
زانو زدن
the water was overknee
اب از زانو میگذشت
to bend the knee
خم کردن زانو
genuflects
زانو خم کردن
genuflecting
زانو خم کردن
genuflected
زانو خم کردن
genuflect
زانو خم کردن
kneels
زانو زدن
kneeled
زانو زدن
kneepan
کاسه زانو
kneeling position
وضعیت به زانو
knee
زانو دارکردن
down on your knees
زانو بزنید
cross legged
چهار زانو
genuflection
خم کردن زانو
genuflexion
خم کردن زانو
hercules
زانو زده
herculis
زانو زده
knees
زانو دارکردن
knee cap
کاسه زانو
knee cap
گنده زانو
knee hole
جای زانو
knee joint
مفصل زانو
knee joint
زانو زانویی
knee pan
کاسه زانو
kneehole
جای زانو
knee piece
زانو بند
popliteus
ماهیچه پس زانو
kneecap
کاسه زانو
knee-high
بلند تا سر زانو
patellae
کشکک زانو
weak kneed
سست زانو
weak-kneed
سست زانو
patella
کاسه زانو
patellae
کاسه زانو
kneecaps
کاسه زانو
marrow bones
قاب زانو
marrow bone
قاب زانو
patella
کشکک زانو
hock
ختمی پس زانو
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
herculis
بر زانو نشسته راقص
knee jerk reflex
بازتاب پرش زانو
hercules
بر زانو نشسته راقص
patellar
مانند کاسه زانو
patellar reflex
بازتاب پرش زانو
popliteal tendon
وتر پشت زانو پی
avalement
حالت فنری زانو
patellar tendon
زردپی کشکک زانو
patellate
مانند کاسه زانو
knee pain
زانو درد
[پزشکی]
overhead loop
گره حلقومی یا گره بالاتنه
bermuda shorts
شلوار کوتاه تا زیر زانو
to kneel
پیش کسی زانو زدن
to bow one's knee or back
زانو یا کمر کسی خم شدن
kneehole
جای زانو ویادرزیر میزتحریر
knee-jerk
حرکت غیر ارادی زانو
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
tinga
پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knock knee
کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knee paddling
پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
if the knee is affected
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
patelliform
مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
knickers
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
goose step
رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
into the bargain
بالای ان
up
بالای
oer
بالای
upped
بالای
at the top of
در بالای
atop of
بالای
atop of
در بالای
upping
بالای
outreach
بالای سر
over-
بالای
overhead
در بالای سر
overhead
بالای سر
over
بالای
over-
بالای سر
above
بالای
above
بالای سر
over
بالای سر
crowns
بالای هرچیزی
in-
بالای روی
fan light
پنجره بالای در
mantel board
در بالای بخاری
mean high water
اب بالای میانگین
in
بالای روی
crown
بالای هرچیزی
upstream
بالای رودخانه
crow's nest
بالای بلندی
run over
<idiom>
حرکت از بالای
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
aloft
در بالای زمین
rooftops
بالای بام
rooftop
بالای بام
knap
بالای تپه
on
بالای در باره
up the street
بالای خیابان
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
overhead forehand
فورهند از بالای سر
roof tree
کش بالای شیروانی
above the earth
بالای زمین
overhead stroke
ضربه از بالای سر
uptown
بالای شهر
ridge pole
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
ridge piece
کش بالای شیروانی
plunging fire
اتش بالای سر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com