Dictiornary-Farsi | جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (7 milliseconds)

English	Persian
pressure front	جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی


Other Matches

shock wave	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
impact burst	ترکش ضربتی
an eye for an eye a tooth for a tooth <proverb>	زدی ضربتی ضربتی نوش کن
carrier striking force	نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
shock front	جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
blade	سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
concussion	ضربتی ماسوره ضربتی
percussion	ضربتی چاشنی ضربتی
precussion	ضربتی
precaution	ضربتی
precautions	ضربتی
striking force	نیروی ضربتی
percussion fuze	ماسوره ضربتی
percussion	عمل ضربتی
percussion cap	کلاهک ضربتی
percussion cap	چاشنی ضربتی
percussion caps	کلاهک ضربتی
percussion caps	چاشنی ضربتی
strike force	نیروی ضربتی
contact sweeping	روبیدن ضربتی
contact mine	مین ضربتی
concussion detonation	خرج تخریب ضربتی
amphibious striking forces	نیروهای ضربتی اب خاکی
precussion detonator	چاشنی ضربتی یا دنگی
blast line	مسیر موج ضربتی
quick action	عمل ضربتی انی
purler	ضربتی که شخص را ازسرپرت کند
attack carrier striking forces	نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
muzzle wave	موج ضربتی دهانه لوله توپ
grounder	موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
reflex force	نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
sensing	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
contact burst preclusion	ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
fire ball	گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
atomic air burst	ترکش هوایی اتمی
weapon debries	بقایای ترکش اتمی
atomic underground burst	ترکش زیرزمینی اتمی
exoatmosphere	ترکش اتمی بالای جو
desired ground zone	نقطه ترکش اتمی مطلوب
hard base	سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
flash burns	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burn	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
base surge	ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
hard missile base	سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
crater	چاله ترکش گلوله ها
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
impact point	نقطه ترکش گلوله
center of burst	مرکز ترکش گلوله
craters	چاله ترکش گلوله ها
troop safety	حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
burst interval	فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
center of impact	مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
flash blindness	کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
impact shipment	کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
variations	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale	طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
absolute dud	گلوله اتمی عمل نکرده
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
quick fuse	ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
zero point	نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
muzzle burst	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
high airburst	ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
flare dud	گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
huygen's principle	قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
minometer	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout	ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon	جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy	دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation	سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
frontages	ملوان جبهه جبهه
frontage	ملوان جبهه جبهه
low airburst	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
atomic weight	وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
missed	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
fallout contours	خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon	جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community	جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
sabot	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive	ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
compound wound generator	ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
rear echelon	قسمت عقب جبهه عقب جبهه
grenade court	میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
nucleon	اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
high intensity magnetic field	میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
dud	منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof	ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
lenz' law	جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
maximum ordinate	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
cloud chamber effect	اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition	خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
battlefield recovery	اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
base of trajectory	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
closure minefield	میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
quiver	ترکش
detonations	ترکش
splashing	ترکش
splash	ترکش
detonation	ترکش
quivered	ترکش
quivering	ترکش
blasts	ترکش
splinter	ترکش
splintered	ترکش
splintering	ترکش
splashes	ترکش
blast	ترکش
bursts	ترکش
burst	ترکش
quivers	ترکش
splinters	ترکش
square base	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
air burst	ترکش هوایی
types of burst	نوع ترکش
hight of burst	ارتفاع ترکش
impact burst	ترکش سطحی
impact action	عمل ترکش
aerial burst	ترکش هوایی
burst range	مسافت ترکش
ricochet burst	ترکش کمانهای
blasting machine	دستگاه ترکش
sonic booms	ترکش اوا
burst center	مرکز ترکش
surface burst	ترکش سطحی
burst range	برد ترکش
height of burst	ارتفاع ترکش
graze burst	ترکش زمینی
sonic boom	ترکش اوا
burst wave	موج ترکش
high burst	ترکش بالا
early time	زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
flanked	جبهه
flank	جبهه
deploy	جبهه
deploys	جبهه
facade	جبهه
facades	جبهه
flanking	جبهه
fanades	جبهه
sinciput	جبهه
vaward	جبهه
deploying	جبهه
fronting	جبهه
front view	جبهه
face	جبهه
front	جبهه
faces	جبهه
air adjustment	تنظیم ترکش هوایی
impact	اثر ترکش انفجار
exoatmosphere	ترکش فوق جوی
airburst ranging	تنظیم ترکش هوایی
graze burst	ترکش روی زمین
impacts	اثر ترکش انفجار
side spray	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
frontage	عرض جبهه
line replacement	تعویض خط جبهه
frontages	عرض جبهه
battle line	خط جبهه ناوها
water front	جبهه رطوبتی
warmfront	جبهه گرم
line	جبهه جنگ
lines	جبهه جنگ
popular front	جبهه ملی
wave front	جبهه موج
superficies	نما جبهه
fronting	جبهه هوا
tympanon	جبهه کلیسا
out of line	خارج از خط جبهه
split	از جبهه دورافتادن
front	جبهه هوا
tympan	جبهه کلیسا
penetration	نفوذ در جبهه
liner	سرباز خط جبهه
tympanum	جبهه کلیسا
front lines	خط مقدم جبهه
liners	سرباز خط جبهه
impact pressure	نیروی اصابت فشار ترکش
surface burst	ترکش روی سطح زمین
explosions	ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosion	ترکش منفجر کردن ترکیدن
graze sensitive	ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
impact action	عمل انفجار نیروی ترکش
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
courses	میدان تیر میدان
course	میدان تیر میدان