Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
stream
جریان اب ابیاری جویبار
streamed
جریان اب ابیاری جویبار
streams
جریان اب ابیاری جویبار
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
brook
جویبار
steamlet
جویبار
acequia
جویبار
rivulets
جویبار
streamlet
جویبار
brooked
جویبار
brooking
جویبار
brooks
جویبار
rill
جویبار
creek
جویبار
fluor
جویبار
creeks
جویبار
coulee
جویبار
gill
جویبار
rivulet
جویبار
rush
جویبار
rushing
جویبار
rushed
جویبار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
main stem
راه اصلی جویبار
irrigation
ابیاری
subsoil irrigation
ابیاری زیرزمینی
surface irrigation
ابیاری سطحی
irrigation system
شبکه ابیاری
irrigational schemes
طرحهای ابیاری
irrigative
ابیاری کننده
irrigational
وابسته به ابیاری
acequia
نهر ابیاری
irrigable
قابل ابیاری
irrigation consumption
مصرف ابیاری
irrigation channel
کانال ابیاری
border check irrigation
ابیاری نواری
border ditch irrigation
ابیاری نواری
catch feeder
جوی ابیاری
systematic irrigation
ابیاری منظم
water system
سیستم ابیاری
kharif irrigation
ابیاری تابستانه
sprinkler irrigation
ابیاری بارانی
over irrigation
فزون ابیاری
irrigate
ابیاری کردن
sewage irrigation
ابیاری فاضلاب
irrigated
ابیاری کردن
irrigates
ابیاری کردن
overirrigation
ابیاری اضافی
irrigating
ابیاری کردن
subbing
ابیاری زیرزمینی
irrigable area
زمین قابل ابیاری
over irrigation
ابیاری بیش ازحد
ideal irrigation interval
فاصله مطلوب ابیاری
take out gate
دریچه ابگیر ابیاری
aeration irrigation
ابیاری برای تهویه خاک
tank irrigation
شبکه ابیاری با مخازن کوچک
irrigationist
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
drainage system
سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
inset
جریان
gushed
جریان
flushes
جریان
actions
جریان
effluvium
جریان
flushing
جریان
twayblade
جریان
gush
جریان
proceeding
جریان
conducting
جریان
gushes
جریان
flush
جریان
rheostome
جریان بر
total current
جریان کل
income
جریان
course
جریان
coursed
جریان
courses
جریان
action
جریان
line of flow
خط جریان
runoff
جریان
rede
جریان
conducts
جریان
conducted
جریان
conduct
جریان
going
جریان
tide
جریان
fluor
جریان
flow
جریان
afoot
در جریان
in the air
<idiom>
جریان
circulation
جریان
flow limit
حد جریان
flowed
جریان
flow line
خط جریان
streams
جریان اب
affluxion
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
current
جریان
flowline
خط جریان
circulations
جریان
stream
جریان
streams
جریان
afflux
جریان
streamed
جریان اب
streamed
جریان
stream
جریان اب
process
جریان
currents
جریان
insets
جریان
flows
جریان
in hand
در جریان
processes
جریان
critical flow
جریان بحرانی
background current
جریان زمینه
non steady state flow
جریان غیرهمگام
current detector
اشکارساز جریان
armature current
جریان ارمیچر
average flow
جریان متوسط
crosscurrent
جریان مخالف
au courant
در جریان روز
load current
جریان بار
line circuit
جریان شبکه
ocean current
جریان اقیانوسی
ocean current
جریان دریایی
current converter
مبدل جریان
weak current
جریان ضعیف
current capacity
فرفیت جریان
current density
چگالی جریان
axial flow
جریان محوری
axial flow
جریان خطی
low current
جریان ضعیف
cromwell current
جریان اب کرامول
current density
تکائف جریان
luminous flux
جریان نور
magnetic current
جریان مغناطیسی
current density
غلظت جریان
peak current
جریان پیک
cretical flow
جریان بحرانی
peak value
جریان بیشینه
crosscurrent
جریان متقاطع
current compensation
جبران جریان
coincident current
با انطباق جریان
conciliatory proceedings
جریان مصالحه
circular flow
جریان دایرهای
coefficient of discharge
ضریب جریان
conduction current
جریان رسانایی
conductor current
جریان هادی
consistent flow
جریان دائمی
constant current
جریان دائم
circuit line
هادی جریان
maximum value
جریان بیشینه
measuring current
جریان سنجش
capital flow
جریان سرمایه
circular flow
جریان دوری
circulating capital
سرمایه در جریان
collecting of the current
دریافت جریان
peak current
جریان حداکثر
collector current
جریان کلکتور
clousure
قطع جریان اب
circulation of electrolyte
جریان الکترولیت
colleotor
جریان روب
maximum current
جریان حداکثر
combination current
جریان مرکب
commodity flow
جریان کالا
maximum current
جریان پیک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com