Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
field current
جریان میدان
Search result with all words
field free emission current
جریان صدوری بی میدان
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
courses
میدان تیر میدان
course
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
forums
میدان
forum
میدان
arenas
میدان
plaza
میدان
trone
میدان
field line
خط میدان
aimed
میدان
zero field
بی میدان
aims
میدان
open space
میدان
piazza
میدان
ROUNDABOUT
میدان
reach
میدان
placing
میدان
reaching
میدان
plain
میدان
plainer
میدان
scope
میدان
plains
میدان
aim
میدان
places
میدان
agora
میدان
frontage
میدان
frontages
میدان
reached
میدان
ring
میدان
space
میدان
spaces
میدان
plainest
میدان
arena
میدان
sq
میدان
place
میدان
reaches
میدان
fielded
میدان
fields
میدان
line bay
میدان خط
field
میدان
domain
میدان
domains
میدان
line of force
خط میدان
magnetic balance
تعادل میدان
magnetic field
میدان مغناطیسی
solenoidal field
میدان سولنئیدی
sensory field
میدان حسی
shunt field
میدان شنتی
rotating field
میدان گردان
alternating field
میدان متناوب
series field
میدان زنجیری
parade ground
میدان رژه
game keeper
قرق چی میدان
magnetic f.
میدان مغناطیسی
parade grounds
میدان رژه
battlegrounds
میدان جنگ
magnetic fields
میدان مغناطیسی
battleground
میدان جنگ
ranged
میدان تیر
ranged
میدان حدودتغییرات
ranges
میدان تیر
ranges
میدان حدودتغییرات
yard
محوطه یا میدان
yards
محوطه یا میدان
two phase field
میدان دو فاز
interference field
میدان مزاحم
warfare
میدان جنگ
tube of force
لوله میدان
irrotational field
میدان ناگردان
input field
میدان ورودی
inhomogeneous field
میدان غیریکمواخت
range
میدان حدودتغییرات
range
میدان تیر
intermediate field
میدان واسطه
intermediate field
میدان میانی
interference field
میدان انترفرنس
uniform field
میدان یکنواخت
battlefield
میدان جنگ
battlefield
میدان نبرد
battlefields
میدان جنگ
battlefields
میدان نبرد
unfield
میدان بالا
playing field
میدان بازی
playing fields
میدان بازی
inhomogeneity of a field
غیریکنواختی یک میدان
parade
میدان رژه
image field
میدان تصویر
tension field
میدان کششی
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
stray field
میدان هرز
middle
میانه میدان
middles
میانه میدان
minefield
میدان مین
minefields
میدان مین
arena
میدان مسابقات
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
high field
میدان قوی
arenas
میدان مسابقات
test bay
میدان ازمایش
image field curvature
انحنای میدان
paraded
میدان رژه
parades
میدان رژه
parading
میدان رژه
induction field
میدان القائی
sight
میدان دید
sights
میدان دید
champ
میدان جنگ
champed
میدان جنگ
champing
میدان جنگ
champs
میدان جنگ
rink
میدان یخ بازی
rinks
میدان یخ بازی
the butts
میدان تیراندازی
low field
میدان ضعیف
rotary field
میدان دوار
field control
کنترل میدان
field excitation
تحریک میدان
field flux
شاره میدان
field form
نمودار میدان
field voltage
ولتاژ میدان
field frequency
بسامد میدان
field repetition rate
بسامد میدان
field vector
بردار میدان
field intensity
شدت میدان
field theory
تئوری میدان ها
field exciation
تحریک میدان
field equation
معادلات میدان
field equation
معادله ی میدان
firing range
میدان تیر
filed circuit
مدار میدان
field density
چگالی میدان
field direction
جهت میدان
field displacement
جابجایی میدان
field distortion
انحراف میدان
field distortion
اعوجاج میدان
field distribution
پخش میدان
field effect
اثر میدان
field energy
انرژی میدان
field magnet
میدان مغناطیسی
field magnet
اهنربای میدان
field of view
میدان دید
field of vision
میدان بینایی
field of vision
میدان دید
field pole
قطب میدان
field range
میدان تیرجنگی
field rectifier
یکسوساز میدان
field regulator
نافم میدان
field rheostat
رئوستای میدان
visual field
میدان دید
field of regard
میدان دید
field of gravity
میدان ثقل
field mark
نشان میدان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com