Dictiornary-Farsi | جنون دو نفری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 151 (8 milliseconds)

English	Persian
folie a deux	جنون دو نفری


Other Matches

schizothymia	جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
century	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries	عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board	کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
threesome	سه نفری
triumvirates	سه نفری
percapita	نفری
triumvier	سه نفری
triumvirate	سه نفری
threesomes	سه نفری
single	تنها یک نفری
parleyed	گفتگوی دو نفری
parleys	گفتگوی دو نفری
parleying	گفتگوی دو نفری
quintette	پنج نفری
trio	سه نفری سه تایی
duopoly	انحصار دو نفری
duumvirate	حکومت دو نفری
parley	گفتگوی دو نفری
tandems	درشکه دو نفری
dialogues	مکالمهء دو نفری
trios	سه نفری سه تایی
threesomes	بازی سه نفری
tandem	درشکه دو نفری
dialogue	مکالمهء دو نفری
threesome	بازی سه نفری
quintet	پنج نفری
quintets	پنج نفری
madness	جنون
psychosis	جنون
lunacy	جنون
mental a	جنون
hydromania	جنون اب
dementia	جنون
insanity	جنون
heptarchy	حکومت هفت نفری
percapita	بقرار هر نفری هر راس
monolog	تک سخنگویی صحبت یک نفری
pleiad	دسته هفت نفری
septet	دسته هفت نفری
counsels	مشاوره دو نفری مشورت
counselling	مشاوره دو نفری مشورت
delire a quatre	هذیان چهار نفری
counsel	مشاوره دو نفری مشورت
counselled	مشاوره دو نفری مشورت
counseled	مشاوره دو نفری مشورت
decurion	رئیس دسته ده نفری
stichomythia	سوال وجواب در نفری
monologues	تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologue	تک سخنگویی صحبت یک نفری
morris	نوعی رقص شش نفری
morrice	نوعی رقص شش نفری
f. of love	جنون عشق
hebephrenia	جنون جوانی
erotomania	جنون جنسی
maniaphobia	جنون هراسی
oniomania	جنون خرید
oenomania	جنون خمری
jimjams	جنون خمری
perdiodical insanity	جنون ادواری
permanent insanity	جنون دائم
nymphomania	جنون شهوانی زن
latah	جنون لاتا
lattah	جنون لاتا
lyssophobia	جنون هراسی
run mad	به جنون مبتلاشدن
tarantism	جنون رقص
to d.	تاسر حد جنون
lunes	حمله جنون
peregrinomany	جنون سفر
catatonia	نوعی جنون
insanely	از روی جنون
amok	درحال جنون
hypomania	جنون خفیف
kleptomania	جنون سرقت
kleptomania	جنون دزدی
schizophrenia	جنون جوانی
delirium tremens	جنون الکلی
foolishly	جنون امیز
dementia praecox	جنون جوانی
dementia praecox	جنون زودرس
dipsomania	جنون الکلی
dromomania	جنون مسافرت
dt's	جنون خمری
strength	قدرت رزمی استعداد نفری
tarantella	رقص تند دو نفری ایتالیایی
roomette	اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
madrigal	سرود عاشقانه چند نفری
strengths	قدرت رزمی استعداد نفری
madrigals	سرود عاشقانه چند نفری
foursome	بازی گلف چهار نفری
duumvir	شریک رتبه حکومت دو نفری
foursomes	بازی گلف چهار نفری
septette	دسته هفت نفری هفتگانه
petit jury	هیئت منصفه دوازده نفری
satyriasis	جنون شهوانی مرد
pyromania	جنون ایجاد حریق
germanomania	جنون المان مابی
frenzied rage	خشم جنون امیز
gallomania	جنون فرانسوی مابی
hypomanic	دارای جنون خفیف
bibliomania	جنون کتاب دوستی
lunes	حرکات جنون امیز
squads	گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
quadrille	نوعی بازی ورق چهار نفری
rigaudon	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon	رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
quadrilles	نوعی بازی ورق چهار نفری
squad	گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
octet	دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
omber	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
ombre	نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
gone amok	جنون آنی [روان شناسی]
running amok	جنون آنی [روان شناسی]
amok	جنون آنی [روان شناسی]
amuck	جنون آنی [روان شناسی]
hypochondriacal	دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
kleptamaniac	کسی که جنون دزدی دارد
balletomania	عشق یا جنون نسبت به بالت
mythomania	جنون دروغ یا اغراق گویی
frenzy	جنون انی دیوانه کردن
string quartet	ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy	یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
string quartets	ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck	جنون آدم کشی [روان شناسی]
gone amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
schizo	شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
running amok	جنون آدم کشی [روان شناسی]
monomaia	جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
quintets	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet	قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
psychokinesis	عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
manic depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressive	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
general paresis	جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
manic-depressives	دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
person running amok	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck	یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
frenzied attacker	فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
paranoia	جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
nympholepsy	جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
adagio	رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
nymphomanic	دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
all but a few	همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
quadrumvir	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
They were walking three abreast.	سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
manspace	جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی