Dictiornary-Farsi | حاشیه دوزی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 210 (11 milliseconds)

English	Persian
sewing	حاشیه دوزی
drawnwork	حاشیه دوزی


Search result with all words

candlewick	نخ پنبهای حاشیه دوزی
fancywork	حاشیه دوزی برودره دوزی
froufrou	حاشیه دوزی حشو وزوائد
pinwork	کوک برجستهء حاشیه دوزی وبرودری دوزی
purfle	حاشیه دوزی کردن
purfle	ارایش حاشیه دوزی
soutache	حاشیه دوزی زری ویراق لباس
needle work	سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
Other Matches

rosette border	حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
lacing	یراق دوزی ملیله دوزی
Zipper selvage	حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border	حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border	حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged	متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged	متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
friezes	حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze	حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border	حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border	[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border	حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
overcast stilch	سر دوزی
broidery	گل دوزی
taping	ته دوزی
Herati border	طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
embroider	برودره دوزی
applique	تکه دوزی
filigree	ملیله دوزی
fancywork	توری دوزی
embroidered	برودره دوزی
embroidering	برودره دوزی
needle point	کانوا دوزی
dress making	زنانه دوزی
conformator	فنرکلاه دوزی
lacet	قیطان دوزی
glared	چشم دوزی
patchwork	وصله دوزی
glares	چشم دوزی
broidery	ملیله دوزی
glare	چشم دوزی
linings	استر دوزی
lining	استر دوزی
overcast stilch	پاک دوزی
overhand	ترکی دوزی
couching	یکجورقلاب دوزی
roping	طناب دوزی
netting	توری دوزی
serge	ته دوزی کردن
pointlace	ملیله دوزی
tapestry	ملیله دوزی
embroiders	برودره دوزی
passementerie	گلابتون دوزی
patchery	پینه دوزی
picot	قلاب دوزی
tapestries	ملیله دوزی
gadroon	اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
needlework	کار سوزن دوزی
braid	قیطان دوزی کردن
arras	پردهء قلاب دوزی
braided	قیطان دوزی کردن
embroiders	قلاب دوزی کردن
embroidering	قلاب دوزی کردن
embroidered	قلاب دوزی کردن
needling	سوزن دوزی کردن
filigree	ملیله دوزی کردن
sackings	پارچه کیسه دوزی
sackcloth	پارچه کیسه دوزی
braids	قیطان دوزی کردن
embroider	قلاب دوزی کردن
patches	وصله دوزی کردن
patch	وصله دوزی کردن
broider	ملیله دوزی کردن
needles	سوزن دوزی کردن
needled	سوزن دوزی کردن
needle	سوزن دوزی کردن
needle lace	کار سوزن دوزی
to sew overhand	ترکی دوزی کردن
oversew	ترکی دوزی کردن
ice wool	کرک قلاب دوزی
glare effect	اثر چشم دوزی
knotwork	یکجورسوزن دوزی یاقلابدوزی
filigreed	ملیله دوزی شده
grindery	کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
cross stitch	بخیه دوزی بچپ وراست
arras	نقاشی طراحی قلاب دوزی
fourragere	بند قیطان دوزی شده
laces	بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
rosette	پارچه ملیله دوزی روبان لباس
lace	بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
rosettes	پارچه ملیله دوزی روبان لباس
cobbles	سنگ فرش کردن پینه دوزی
cobble	سنگ فرش کردن پینه دوزی
featherstitch	کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
rainbow border	حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
mechlin	توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
accessory stitches	چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
give someone an inch and they will take a mile <idiom>	اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
rim	حاشیه
marginally	در حاشیه
brink	حاشیه
skirter	حاشیه رو
marginal	حاشیه
rims	حاشیه
braids	حاشیه
draught	حاشیه
braid	حاشیه
draft	حاشیه
braided	حاشیه
outskirt	حاشیه
skirt	حاشیه
postil	حاشیه
apostil	حاشیه
kerb=curb	حاشیه
margine	حاشیه
marginate	حاشیه
marginal note	حاشیه
margent	حاشیه
listel	حاشیه
border line	خط حاشیه
frilling	حاشیه
rand	حاشیه
selvage	حاشیه
skirted	حاشیه
skirts	حاشیه
verge	حاشیه
verges	حاشیه
fringe	حاشیه
selvedge	حاشیه
fringes	حاشیه
fimbriation	حاشیه
bordering	حاشیه زه
brimmed	حاشیه
gloss	حاشیه
brim	حاشیه
bordered	حاشیه زه
marge	حاشیه
margin	حاشیه
brimming	حاشیه
margins	حاشیه
list	حاشیه
brims	حاشیه
bordered	حاشیه
bordering	حاشیه
border	حاشیه زه
border	حاشیه
fancy work	سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
hemmed	حاشیه دارکردن
hemming	حاشیه دارکردن
hems	حاشیه دارکردن
annotated	حاشیه نوشتن
frill	حاشیه دوختن بر
frills	حاشیه دوختن بر
fringy	حاشیه دار
annotates	حاشیه نوشتن
marge	حاشیه دارکردن
annotating	حاشیه نوشتن
bordered	حاشیه گذاشتن
hem	حاشیه دارکردن
profit margin	حاشیه سود
laciniate	حاشیه دار
frizzy	حاشیه دار
emarginate	برداشتن حاشیه از
buffer distance	حاشیه امنیت
annotator	حاشیه نویس
impluse margine	حاشیه ایمپولز
circumstantiality	حاشیه پردازی
fimbriated	حاشیه دار
fimbriate	حاشیه دار
laciniated	حاشیه دار
frizzly	حاشیه دار
profit margins	حاشیه سود
marginalia	یادداشتهای حاشیه
rimmed	حاشیه دار
margent	حاشیه کتاب
fringed	حاشیه دار
lister	حاشیه دوز
frilled	حاشیه دار
limbate	حاشیه دار
bleeding edge	حاشیه نقشه
divagation	حاشیه روی
marginal	وابسته به حاشیه
ancon	حاشیه تزئین
unresolved corners	حاشیه متقاطع
gloss	حاشیه نوشتن بر
braid	نوار حاشیه
border	حاشیه فرش
marginalizing	در حاشیه قراردادن
braided	نوار حاشیه
marginalized	در حاشیه قراردادن
braids	نوار حاشیه
marginalize	در حاشیه قراردادن
anconis	حاشیه تزئین
marginalizes	در حاشیه قراردادن
friezes	حاشیه ارایشی
offset	حاشیه صحافی
frieze	حاشیه ارایشی
offsetting	حاشیه صحافی
fixing	حاشیه ریشه
annotation	حاشیه نویسی
annotations	حاشیه نویسی
marginalising	در حاشیه قراردادن
marginalises	در حاشیه قراردادن
marginalised	در حاشیه قراردادن
bordering	حاشیه گذاشتن
rims	لبه حاشیه
edgings	حاشیه یابی
scholiast	حاشیه نویس
rim	لبه حاشیه
to leave a margin	حاشیه گذاشتن