Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
fantod
حالت تحریک پذیری
Other Matches
excitability
تحریک پذیری
irritability
تحریک پذیری
chronaxie
واحد تحریک پذیری
chronaxy
واحد تحریک پذیری
erethism
تحریک پذیری حاد
coloration
حالت رنگ پذیری
colouration
حالت رنگ پذیری
vexation
تغییر حالت تحریک
vexations
تغییر حالت تحریک
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
water absorption
آب پذیری
deliquescence
نم پذیری
pliability
خم پذیری
bass response
بم پذیری
modifiability
تغییر پذیری
selectivity
گزینش پذیری
c
برق پذیری
capacitance
برق پذیری
corrigibility
اصلاح پذیری
permeance
نفوذ پذیری
scalability
مقیاس پذیری
plasticity
انعطاف پذیری
movableness
جنبش پذیری
applicability
کاربرد پذیری
plasticity
اندام پذیری
pi accepting
قدرت پی پذیری
magnetization
مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility
مغناطیس پذیری
perviousness
تراوش پذیری
lability
تغییر پذیری
contractivity
انقباض پذیری
self acceptance
خویشتن پذیری
cleavage
شکافت پذیری
cleavages
شکافت پذیری
passivity
کنش پذیری
infusibility
گداز نا پذیری
permeability curve
خم نفوذ پذیری
indefeasibility
فسخ نا پذیری
verifiability
اثبات پذیری
livability
زیست پذیری
incontrovertibility
بحث نا پذیری
mutability
تغییر پذیری
decidability
تصمیم پذیری
mutabilty
تغییر پذیری
plasticity
شکل پذیری
decomposability
انحلال پذیری
indocility
تعلیم نا پذیری
applicability
کاربست پذیری
susceptibility
مغناطیس پذیری
inflammability
اشتعال پذیری
separability
تفکیک پذیری
maintainability
نگهداشت پذیری
chromaticity
رنگ پذیری
curability
علاج پذیری
serviceability
تعمیر پذیری
versatility
تطبیق پذیری
inexhaustibility
پایان نا پذیری
impressionability
تاثیر پذیری
associativity
شرکت پذیری
comention
هنجار پذیری
compressibility factor
تراکم پذیری
plastisity
اندام پذیری
gas deviation factor
تراکم پذیری
ductility
مفتول پذیری
magnetization curve
خم مغناطیس پذیری
westernization
غرب پذیری
compressibility
تراکم پذیری
belongingness
تعلق پذیری
communicability
ارتباط پذیری
combinability
ترکیب پذیری
commutability
تخفیف پذیری
compatibility
سازش پذیری
liquidity
ابگون پذیری
intolerableness
تحمل نا پذیری
liquidity
تسویه پذیری
supercompressibility factor
تراکم پذیری
plasticity
قالب پذیری
computability
شماره پذیری
solubility
انحلال پذیری
resolution
تفکیک پذیری
commutability
تبدیل پذیری
permeability
نفوذ پذیری
transitivity
سرایت پذیری
autia
هنجار پذیری
transitivity
انتقال پذیری
resolutions
تفکیک پذیری
justifiability
توجیه پذیری
conceivability
امکان پذیری
insatiability
سیری نا پذیری
persuasibility
ترغیب پذیری
transmissivity
فرافرست پذیری
b h cure
خم مغناطیس پذیری
mensurability
پیمایش پذیری
consolute
اختلاط پذیری
contractility
انقباض پذیری
availablity
دسترس پذیری
miscibility
امتزاج پذیری
additivity
جمع پذیری
accident proneness
سانحه پذیری
absorbency
جذب پذیری
flexibility
انعطاف پذیری
reconcilability
اصلاح پذیری
fusibility
گداز پذیری
absorbability
دراشام پذیری
flexibtlity
انعطاف پذیری
abradability
سایش پذیری
paramagnetic susceptibility
پارامغناطیس پذیری
pardonableness
امرزش پذیری
passibility
تالم پذیری
generalizability
تعمیم پذیری
opposability
مقابله پذیری
commutativity
جابجایی پذیری
hereditability
وراثت پذیری
ductility
شکل پذیری
acculturation
فرهنگ پذیری
acclimatization
بوم پذیری
acclimatization
اقلیم پذیری
educability
اموزش پذیری
acclimation
بوم پذیری
acclimation
اقلیم پذیری
emotionality
تهییج پذیری
penetrability
نفوذ پذیری
reactivity
واکنش پذیری
imprinting
نقش پذیری
finitude
پایان پذیری
extenibility
کشش پذیری
extensibility
توسعه پذیری
extensibility
گسترش پذیری
fabllibility
لغزش پذیری
adaptability
وفق پذیری
adaptability
انطباق پذیری
fatigueability
خستگی پذیری
feasibilty
امکان پذیری
permeability
تراوش پذیری
perishableness
فساد پذیری
penetrance
نفوذ پذیری
vulnerability
اسیب پذیری
perceptibility
ادراک پذیری
perfectibility
کمال پذیری
perishableness
فنا پذیری
expandability
بسط پذیری
expansiveness
انبساط پذیری
flammability
اشتعال پذیری
adaptability
سازش پذیری
permeability
نشت پذیری
defeasibility
الغاء پذیری
ponderability
سنجش پذیری
configurations
هیئت پذیری
configuration
هیئت پذیری
deviation factor
تراکم پذیری
tenability
دفاع پذیری
availability
دسترس پذیری
tangib
لمس پذیری
viability
زیست پذیری
reflexivity
بازتاب پذیری
reflexibility
انعکاس پذیری
affectivity
هیجان پذیری
dependability
توکل پذیری
removability
عزل پذیری
submission
سلطه پذیری
improvability
بهبود پذیری
permeability curve
خم مغناطیس پذیری
negotiability
انتقال پذیری
transferability
انتقال پذیری
reversibility
برگشت پذیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com