English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
defensiveness حالت دفاعی داشتن
Other Matches
defensively حالت دفاعی
guard حالت دفاعی شمشیرباز
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
guards حالت دفاعی شمشیرباز
upkeep بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
springs حالت فنری داشتن
concavity حالت مقعر داشتن
spring حالت فنری داشتن
statehood حالت ایالتی داشتن
convexly حالت محدب داشتن
speed حالت شانس خوب داشتن
speeding حالت شانس خوب داشتن
speeds حالت شانس خوب داشتن
guarding حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
defensive line خط دفاعی
backfield خط دفاعی
defensive دفاعی
apologetic دفاعی
vindicative دفاعی
defense information اطلاعات دفاعی
backcourt نیمه دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
agger پشته ی دفاعی
defensive war جنگ دفاعی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
defense position موضع دفاعی
defensive fire اتش دفاعی
defensive league اتحاد دفاعی
defensive league اتحادیه دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی
rejoinder پاسخ دفاعی
blue line خط دفاعی هاکی
preventive war نبرد دفاعی
cover بازی دفاعی
zones منطقه دفاعی
coverings بازی دفاعی
covers بازی دفاعی
zone منطقه دفاعی
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
defence mechanism مکانیزم دفاعی
five man line خط دفاعی 5 نفره
mixers نوعی خط دفاعی
odd front خط دفاعی 4 نفره
stack the defence ارایش دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
marginal case حالت نهائی حالت حدی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
switch position موضع دفاعی بینابین
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
press تاکتیک دفاعی فشرده
presses تاکتیک دفاعی فشرده
rejoined پاسخ دفاعی دادن
back judge داور در محوطه دفاعی
switch position موضع رابط دفاعی
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
pale حصار دفاعی دفاع
palest حصار دفاعی دفاع
paler حصار دفاعی دفاع
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
rejoin پاسخ دفاعی دادن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
defensive player شطرنج باز دفاعی
rejoining پاسخ دفاعی دادن
rejoins پاسخ دفاعی دادن
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
protective cover جان پناه دفاعی
apologist نویسندهء رسالهء دفاعی
apologists نویسندهء رسالهء دفاعی
Cashel [استحکامات دفاعی ایرلندی]
decompensation فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parrying حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
parried حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parry حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
seams نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
to keep up از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
declare پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
declares پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
plea in abatement دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
differs اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
to have by heart ازحفظ داشتن درسینه داشتن
differing اختلاف داشتن تفاوت داشتن
reside اقامت داشتن مسکن داشتن
resided اقامت داشتن مسکن داشتن
resides اقامت داشتن مسکن داشتن
cost قیمت داشتن ارزش داشتن
hoped انتظار داشتن ارزو داشتن
mean مقصود داشتن هدف داشتن
differ اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
meaner مقصود داشتن هدف داشتن
hoping انتظار داشتن ارزو داشتن
meanest مقصود داشتن هدف داشتن
hopes انتظار داشتن ارزو داشتن
hope انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorred بیم داشتن از ترس داشتن از
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
lead a dog's life <idiom> زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
roll back به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
posturing حالت
situation حالت
postures حالت
unexpressive بی حالت
situations حالت
postured حالت
disposition حالت
attitude حالت
line condition حالت خط
expression حالت
expressions حالت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com