|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 6 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
Full phrase not found. | |||||
Full phrase Google translation result | |||||
![]() |
![]() |
||||
Search result with all words | |||||
probative | حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود | ||||
Other Matches | |||||
fill out <idiom> | نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند | ||||
objectivism | روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود | ||||
dying declarations | در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید | ||||
stock watering | سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود |
Recent search history | |
|