English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
traitor to the countruy خائن کشور
Search result with all words
traitor خائن به کشور
traitors خائن به کشور
traitor to one's country خائن به کشور
traitor to the countruy خائن نسبت به کشور
Other Matches
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
treacherous خائن
recreant خائن
false hearted خائن
traitress زن خائن
traitorous خائن
punic خائن
betrayer خائن
renegade خائن
traditor خائن
traitor خائن
traitors خائن
renegades خائن
warlock خائن
perfidious خائن
knobstick خائن اعتصاب
to turn traitor خائن شدن
ratter خرابکار خائن
snaky موذی خائن
ratters خرابکار خائن
untrue نادرست خائن
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
patricides خائن به میهن پدرکش
patricide خائن به میهن پدرکش
he is a manifold traitor چندطرفه خائن است
parricides خائن به میهن پدر کش
hyaenas ادم درنده خو یا خائن
hyenas ادم درنده خو یا خائن
hyena ادم درنده خو یا خائن
traditor خائن در امر مذهبی
parricide خائن به میهن پدر کش
vipers ادم خائن و بدنهاد شریر
he is a manifold traitor از چند جهت خائن است
viper ادم خائن و بدنهاد شریر
we abhor a traitor از شخص خائن تنفر و بیم داریم
to proclam someone a traitor کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
parricidal خائن نسبت به پدر و مادر یا میهن یاپادشاه
He has been exposed as a traitor. هویت مخفی او [مرد] بعنوان خائن افشا شد.
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
territory کشور
soil کشور
common wealth کشور
nation کشور
realms کشور
realm کشور
nations کشور
stating کشور
states کشور
stated کشور
state- کشور
state کشور
fatherland کشور
territories کشور
soils کشور
land n کشور
countries کشور
country کشور
soiling کشور
fatherlands کشور
fisc خزانه کشور
Andorra کشور آندورا
friendly state کشور دوست
Angola کشور انگولا
Nigeria کشور نیجریه
great power کشور با قدرت
Greece کشور یونان
Egypt کشور مصر
Argentina کشور آرژانتین
Nepal کشور نپال
Namibia کشور نامیبیا
country of origin کشور مبداء
New Zealand کشور زلاندنو
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Niger کشور نیجر
Nicaragua کشور نیکاراگوا
theocrat خداوند کشور
the youth of the country جوانان کشور
Namibia کشور نامیبی
forwarding country کشور فرستنده
interior ministry وزارت کشور
Canada کشور کانادا
department of the enterior وزارت کشور
the play of europe کشور سویس
the superme court دیوانعالی کشور
Albania کشور آلبانی
high court of دیوانعالی کشور
friendly state کشور خودی
oversea خارج از کشور
ottoman کشور عثمانی
Senegal کشور سنگال
Tunisia کشور تونس
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
Uganda کشور اوگاندا
Ukraine کشور اوکرانی
Uruguay کشور اوروگوئه
Morocco کشور مغرب
midland داخله کشور
Venezuela کشور ونزوئلا
Togo کشور توگو
Thailand کشور تایلند
Sierra Leone کشور سیرالئون
Somalia کشور سومالی
respublica جمهوری کشور
Sri Lanka کشور سریلانکا
respublica کشور جمهوری
Singapore کشور سنگاپور
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Swaziland کشور سوازیلند
Sweden کشور سوئد
per pais بوسیله کشور
Tanzania کشور تانزانیا
Vietnam کشور ویتنام
Rwanda کشور رواندا
sea power کشور دریایی
independency کشور مستقل
Spain کشور اسپانیا
Peru کشور پرو
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
Paraguay کشور پاراگوئه
home country کشور اصلی
Holland کشور هلند
Pakistan کشور پاکستان
southland کشور نیمروز
Philippines کشور فیلیپین
secretary of state for home affairs وزیر کشور
Liberia کشور لیبریا
Zambia کشور زامبیا
land of the rising sun کشور ژاپن
Zimbabwe کشور زیمبابوه
Korea کشور کره
sending state کشور فرستنده
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Qatar کشور قطر
Portugal کشور پرتغال
Oman کشور عمان
Ecuador کشور اکوادر
Guatemala کشور گواتمالا
Great Britain کشور انگلیس
Ghana کشور گانا
Eire کشور ایرلند
Fiji کشور فیجی
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
Ghana کشور غنا
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
Guyana کشور گیانا
Honduras کشور هندوراس
Hungary کشور مجارستان
Laos کشور لائوس
deportation اخراج از کشور
Lesotho کشور لسوتو
Hungary مجارستان [کشور]
Libya کشور لیبی
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
state- جمهوری کشور
state جمهوری کشور
Malawi کشور مالاوی
treason خیانت به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
Indonesia کشور اندونزی
Jamaica کشور جامائیکا
Kenya کشور کنیا
Kiribati کشور کیریباتی
Kuwait کشور کویت
Malaysia کشور مالزی
in these parts <adv.> در این کشور
Belize کشور بلیز
Myanmar کشور میانمار
Bhutan کشور بوتان
Mozambique کشور موزامبیک
Botswana کشور بوتسوانا
in this country <adv.> در این کشور
Burma کشور برمه
dependency کشور غیرمستقل
dependencies کشور غیرمستقل
neighboring state [American E] کشور همسایه
Bangladesh کشور بنگلادش
attack origine کشور اغازکننده تک
Bahamas کشور باهاما
Bahrain کشور بحرین
assyria کشور اشور
America کشور امریکا
bordering country کشور همسایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com