English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
extra professional خارج حرفهای
Other Matches
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
occupational حرفهای
professionals حرفهای
pro حرفهای
pro- حرفهای
professional حرفهای
lifetime حرفهای
lifetimes حرفهای
malpractices کژکاری حرفهای
professional misconduct اشتباه حرفهای
professional code ضوابط حرفهای
semipro نیمه حرفهای
big words حرفهای گنده
prizefighter بوکسور حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
bailsman ضامن حرفهای
gladiator بوکسور حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
jargon زبان حرفهای
trade school مدرسه حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
hit man آدم کش حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
hit men آدم کش حرفهای
vocation پیشهای حرفهای
vocational school اموزشگاه حرفهای
vocations پیشهای حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
pillow talk حرفهای خصوصی
occupation disease امراض حرفهای
technological حرفهای صنعتی
technologically حرفهای صنعتی
training school اموزشگاه حرفهای
professionalism ورزش حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
all pro تیم ستارههای حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
jockeys اسب سوار حرفهای
jockey اسب سوار حرفهای
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
lays غیر حرفهای عامی
layman شخص غیر حرفهای
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
lay غیر حرفهای عامی
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
out of خارج از
forth of خارج از
off side خارج از خط
out- خارج
out [of] <adv.> خارج [از]
out خارج
off خارج از
externals خارج
outed خارج
aroint خارج شو
externally از خارج
out-of- خارج از
outside خارج
outside [of] <adv.> خارج [از]
outside در خارج
outsides خارج
outsides در خارج
out of tune خارج
outwith [Scotish E] <adv.> خارج [از]
abroad خارج
non-combatants خارج از صف
non combatant خارج از صف
non-combatant خارج از صف
external خارج
per خارج از
overseas خارج ازکشور
eccentric خارج از مرکز
eccentrics خارج از مرکز
popping خارج شدن
derail از خط خارج شدن
derail از خط خارج کردن
derailed از خط خارج شدن
beside the mark خارج ازموضوع
extra spectral خارج طیفی
unship خارج کردن
cross country خارج از جاده
beside the question خارج از موضوع
To fall out. از صف خارج شدن
extra-marital خارج از زناشویی
without بطرف خارج
outdoors خارج از منزل
out of door خارج ازمنزل
blow out به خارج دمیدن
derailing از خط خارج شدن
eject خارج کردن
ejected خارج کردن
The train ran off the rails. قطار از خط خارج شد
ejecting خارج کردن
out of question خارج از موضوع
ejects خارج کردن
not to the point خارج از موضوع
off center خارج از مرکز
bring out خارج کردن
fescennine خارج ازاخلاق
neither here nor there خارج ازموضوع
off season خارج از فصل
derailed از خط خارج کردن
derails از خط خارج کردن
derails از خط خارج شدن
out of action خارج ازنبرد
derailing از خط خارج کردن
abroad خارج از کشور
begone خارج شو عزیمت کن
acentric خارج از مرکز
endarch متشکل در خارج
nonsense خارج از منطق
ouyby خارج از دور از
expulse خارج کردن
to fall out خارج شدن
standaway خارج از بدن
to pass off خارج شدن
off key خارج از مایه
off duty خارج از نگهبانی
emissive خارج شونده
abaxile خارج از مرکز
oversea خارج از کشور
double out 081 خارج
outbound خارج ازمحدوده
outbound مربوط به خارج
submultiple خارج قسمت
egress خارج شدن
anieoro از داخل به خارج
over the side خارج از ناو
exterritorial خارج الملکتی
extra cosmical خارج ازعالم
extra regular خارج ازقاعده
soto uke دفاع از خارج
phase out خارج کردن
foreign market بازار خارج
to rule out خارج کردن
outbye خارج از دور از
outboard bearing یاتاقان خارج
out of turn خارج از نوبت
out of proportion خارج از اندازه
out of phase خارج از فاز
out of در خارج بواسطه
out-of- در خارج بواسطه
extracellular خارج سلولی
extragalactic خارج کهکشانی
extramarital خارج ازدواجی
off duty خارج از خدمت
extramarital خارج از زناشویی
extramundane خارج دنیایی
extraterritorial خارج الارضی
extrauterine خارج رحمی
extravascular خارج رگی
out of line خارج از خط جبهه
from outside از خارج [از شهر]
outside به سمت خارج
outsides به سمت خارج
from the outside از خارج [از جایی]
from out of town از خارج [از شهر]
alfresco خارج از منزل
away دوراز خارج
void خارج شدن
emigration مهاجرت به خارج
extraneous خارج از قلمروچیزی
irrelevant خارج از موضوع
discharge خارج کردن
quotient خارج قسمت
outed خارج از حدود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com