Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
sea urchin
خار پوست دریایی
sea urchins
خار پوست دریایی
Search result with all words
leather back
لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
tortoise shell
پوست ابرهای لاک پشت دریایی
Other Matches
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
peels
پوست انداختن پوست
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peel
پوست انداختن پوست
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
skinless
بی پوست
cortices
پوست
neurilemma or lema
پوست پی
tunc
پوست
rinds
پوست
goats
پوست بز
goat
پوست بز
shale
پوست
rind
پوست
integument
پوست
cortex
پوست
flayer
پوست کن
skinner
پوست کن
husk
پوست
shell
پوست
shelling
پوست
tegmen
پوست
tegmentum
پوست
shells
پوست
encrustations
پوست
hides
پوست
husks
پوست
strippers
پوست کن
hide
پوست
stripper
پوست کن
glume
پوست
goatskin
پوست بز
goatskins
پوست بز
swanskin
پوست قو
barked
پوست
bark
پوست
skinned
پوست
parer
پوست کن
dermis
پوست
hulls
پوست
dermatalgia
پوست
peeling
پوست
peel
پوست
hull
پوست
cuticle
پوست
crustal
پوست
peltry
پوست
peels
پوست
barking
پوست
skinning
پوست
barks
پوست
skin
پوست
skins
پوست
scalp
پوست سر
encrustation
پوست
slough
پوست سبوس
malacodermous
نرم پوست
peltmonger
پوست فروش
malicorium
پوست انار
flay
پوست کندن از
flayed
پوست کندن از
pelted
پوست کندن
percutaneous
از راه پوست
parachroma
بیرنگی پوست
flaying
پوست کندن از
rinds
پوست کندن
pelt
پوست کندن
pelted
پوست خام
rind
پوست کندن
pityriasis
شوره پوست
bran
پوست گندم
skin effect
اثر پوست
phyma
برامدگی پوست
periderm
پوست اطراف
periderm
پوست برونی
flays
پوست کندن از
pare
پوست کندن
melanic
سیاه پوست
slouching
پوست انداختن
slough
پوست مار
moults
پوست انداختن
parer
پوست تراش
pelts
پوست کندن
negress
زن سیاه پوست
papillose
مانندبرامدگی پوست
pachydrmatous
پوست کلفت
pachydermatous
پوست کلفت
pachydermatous
ستبر پوست
oxhide
پوست گاو
onionskin
پوست پیاز
molt
پوست اندازی
moulted
پوست انداختن
moult
پوست انداختن
moleskin
پوست کورموش
melanotic
سیاه پوست
peeling
پوست انداختن
slouch
پوست انداختن
mesoderm
میان پوست
slouched
پوست انداختن
frets
پوست را بردن
slouches
پوست انداختن
fret
پوست را بردن
pelts
پوست خام
molted
پوست انداختن
molting
پوست انداختن
molts
پوست انداختن
pelt
پوست خام
pared
پوست کندن
crusted
پوست دار
desquamate
پوست ریختن
desquamate
پوست انداختن
dermotropic
پوست گرای
dermotropic
متمایل به پوست
dermoidal
پوست مانند
dermoid
پوست مانند
dermoid
شبیه پوست
dermatozoa
انگلهای پوست
dermatosis
اماس پوست
dermatopathy
ناخوشی پوست
chafing
پوست رفتگی
chafes
پوست رفتگی
chafe
پوست رفتگی
ecdysis
پوست اندازی
dry bones
پوست واستخوان
drumhead
پوست طبل
drum head
پوست طبل
beaver
پوست سگ ابی
beavers
پوست سگ ابی
skin
پوست پوستی
skinned
پوست پوستی
skinning
پوست پوستی
skins
پوست پوستی
dermatology
پوست شناسی
parchmenty
پوست مانند
bast
پوست درخت
corticated
پوست دار
corticate
پوست دار
barky
پوست دار
apple peel
پوست سیب
alphosis
بیرنگی پوست
albinism
سفیدی پوست
aboveboard
پوست کنده
dermoidal
شبیه پوست
picked
پوست کنده
blach hulled
سیاه پوست
broadtail
پوست بره
calf skin
پوست گوساله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com