English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
pedocal خاک دارای لایههای سخت ومتراکم ذغال
Other Matches
colliery تجارت ذغال ذغال فروشی
collieries تجارت ذغال ذغال فروشی
contourted strata لایههای در هم
conformable strata لایههای همشیب
isothermal layer لایههای ایزوترمال
twisted strata لایههای پیچیده
bursting layer لایههای سقفی پناهگاه
bursting layer لایههای منفجر کننده
unconformable strata لایههای دگر شیب
laminitis اماس لایههای حساس
benthic division قسمت بندی لایههای دریا
deep scattering layer لایههای منعکس کننده عمق دریا
aurora پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
altitude tints لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
roller دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
rollers دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
radial transfer انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
transfer ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
chapman region منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
logical مسیر Token در بین لایههای هر گره . در توپولوژی فیزیک FDDI حلقه منط قی را تحت تاثیر قرار نمیدهد
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
peat ذغال کک
carbon brush ذغال
coke ذغال کک
cokes ذغال کک
carbon ذغال
dust coal خاک ذغال
charcoal ذغال چوب
coke per charge ذغال کک شارژ
powdered coal خاک ذغال
mine coal ذغال معدن
gas carbon ذغال قرع
carbon free ذغال ازاد
coke breeze پس مانده ذغال کک
coal ذغال سنگ
scuttling سطل ذغال
collier ذغال گیری
scuttle سطل ذغال
cokes ذغال کک ساختن
scuttled سطل ذغال
scuttles سطل ذغال
coke ذغال کک ساختن
collector brush ذغال کلکتور
breezes پس مانده ذغال
collier ذغال سنگ
carbon ذغال خالص
breezed پس مانده ذغال
animal black ذغال حیوانی
carboniferous ذغال دار
breezing پس مانده ذغال
carboniferous ذغال خیز
carbonize ذغال ساختن
carbon fixed ذغال ثابت
caking coal ذغال کوره
pit coal ذغال سنگ
mineral coal ذغال معدنی
lignite ذغال قهوهای
breeze پس مانده ذغال
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
puddle steel فولاد ذغال گیری
peat ذغال سنگ نارس
coalfield ناحیه ذغال خیز
lignite نوعی ذغال سنگ
hard coal ذغال سنگ سخت
pitch coal ذغال سنگ قیری
gas coal ذغال سنگ گازی
coking plant کارخانه ذغال سازی
soft coal ذغال سنگ چاق
coalfields ناحیه ذغال خیز
soft coal ذغال سنگ قیردار
decolorizing carbon ذغال رنگ زدا
powdered coal firing سوخت خاک ذغال
coal gas گاز ذغال سنگ
activated carbon ذغال فعال شده
activated charcoal ذغال فعال شده
pouncing خاکه ذغال ضربت
pounces خاکه ذغال ضربت
pounced خاکه ذغال ضربت
pounce خاکه ذغال ضربت
bituminous coal ذغال سنگ چاق
coal tar pitch قیر ذغال سنگ
carbonate بصورت ذغال دراوردن
coal mine معدن ذغال سنگ
bunker انبار ذغال سنگ
bunkers انبار ذغال سنگ
collieries کان ذغال سنگ
colliery کان ذغال سنگ
coal tar قطران ذغال سنگ
coke fork چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
coke watering car واگن ویژه ذغال شویی
coal tar dye رنگ قطران ذغال سنگ
coke pusher دستگاه متراکم کننده ذغال کک
coal tar pitch قیر قطران ذغال سنگ
lignite ذغال سنگ چوب نما
coke charging car واگن بار گیری ذغال کک
coal mining معدن ذغال سنگ [کان کنی]
turf ذغال سنگ نارس باچمن پوشاندن
safety lamp چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
slice bar میله یا سیخ ذغال بهم زنی
pit [British E] معدن ذغال سنگ [کان کنی]
anthracite ذغال سنگ خشک و خالص انتراسیت
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
slate ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slates ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
You name it , weve got it. از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
briquette خاکه ذغال مخلوط با خاک رست بریکت خشت
marsh gas گاز متان که در معادن ذغال سنگ وباتلاقهایافت میشود
You name it . Everything under the sun . از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
baltic exchange اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
wrought اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
austenitize سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
coal mining کان ذغال سنگ [کان کنی]
pit [British E] کان ذغال سنگ [کان کنی]
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
iodic دارای ید
hardworking <adj.> دارای پشتکار
industrious <adj.> دارای پشتکار
calcareous دارای کلسیم
assiduous <adj.> دارای پشتکار
windiness دارای باد
diligent <adj.> دارای پشتکار
capitated دارای سرمجزا
whizzer دارای صدای غژ
sedulous <adj.> دارای پشتکار
wapper jawed دارای ارواره کج
warty دارای زگیل
weak eyed دارای چشم کم سو
bipartite دارای دوقسمت
biradial دارای دوشعاع
biramous دارای دو شاخه
bisulcate دارای دوشکاف
binucleate دارای دو هسته
beneficial <adj.> دارای مزیت
bizonal دارای دومنطقه
calcic دارای اهک
weak sighted دارای چشم کم سو
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
bodied دارای بدن
studious <adj.> دارای پشتکار
binucleated دارای دو هسته
incompetent <adj.> دارای ضعف
to be fraught [with] دارای ... بودن
curvy دارای انحنا
family man دارای نانخور
family men دارای نانخور
infatuated دارای داوری بد
parenthetical دارای کمانک
zygomorphic دارای تقارن
allergic دارای حساسیت به
incapacitated <adj.> دارای ضعف
chinned دارای چانه
inable <adj.> دارای ضعف
impotent <adj.> دارای ضعف
unfit <adj.> دارای ضعف
incapable <adj.> دارای ضعف
cephalous دارای کله
woolly headed دارای سر پشمالو
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
zonate دارای مدار
cirrous دارای اویز
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com