English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English Persian
indian red خاک سرخ مایل بزرد
Search result with all words
beige رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
forest green رنگ سبز تیره مایل بزرد
olive gray رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
Other Matches
olivaceous سبزمایل بزرد
bevel مایل
interested مایل
miles مایل
mile مایل
bevelled مایل
italic مایل
gauche مایل
agreeable مایل
nothing loath مایل
loxodrome خط مایل
lickerish مایل
oblique مایل کج
oblique مایل
pitching مایل
bevel پخ مایل
declivous مایل
f. of books مایل به کت اب
inclinable مایل
desirous مایل
sloping مایل
propense مایل
skewing مایل
studious to do a thing مایل
studious of doing a thing مایل
willful مایل
slantingly کج یا مایل
sidling مایل
willing مایل
skew مایل
sideling مایل
skews مایل
rathe مایل
slanting مایل
inclined مایل
rath مایل
chamfer مایل شدن
centripetal مایل به مرکز
aslant بطور مایل
comatant مایل بجنگ
to incline to green یا مایل بودن
flavescent مایل بزردی
the mast has raked مایل کردن
geographical mile مایل جغرافیایی
cant سطح مایل
reddish مایل بقرمز
bitterish مایل به تلخی
aslant حرکت مایل
xanthic مایل به زردی
albescent مایل به سفیدی
whity مایل به سفید
oblique section مقطع مایل
whitey مایل به سفید
viridescent مایل به سبز
greeny مایل بسبز
solicitous to go مایل به رفتن
oblique lattice شبکه مایل
oblique perspective پرسپکتیو مایل
oblique projection تصویر مایل
oblique rotation چرخش مایل
oblique system سیستم مایل
slant range برد مایل
obliquely بطور مایل
three point perspective پرسپکتیو مایل
side flow weir سر ریز مایل
mile ohm مایل- اهم
sourish مایل به ترشی
lief مطلوب مایل
he has a good mind مایل است
he is f. her مایل اوست
he was found of her مایل او بود
the mast has raked مایل شدن
incline plane سطح مایل
inclined compression فشار مایل
inclined drilling حفاری مایل
inclined face of dam نمای مایل سد
oppositive مایل به ضدیت
statute mile مایل رسمی
recessive مایل ببازگشت
greyish مایل به خاکستری
solicitously مایل نگران
nautical mile مایل دریایی
nautical miles مایل دریایی
wilful مشتاق مایل
gaff میله مایل
blueish مایل به ابی
bluish مایل به ابی
fond مایل مشتاق
fonder مایل مشتاق
fondest مایل مشتاق
like مایل بودن
likes مایل بودن
liked مایل بودن
yellowish مایل بزردی
solicitous مایل نگران
caramels مایل به قرمز
awry بطور مایل
purplish مایل به ارغوانی
caramel مایل به قرمز
purply مایل به ارغوانی
suntans قهوه مایل بسرخ
homosexuals مایل به جنس خود
auburn قهوهای مایل به قرمز
low oblique عکس مایل پایین
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
sloping barrel vault سقف گهوارهای مایل
isabella زرد مایل به خاکستری
isabel زرد مایل به خاکستری
mph مخفف مایل در ساعت
inclined shear plane سطح برش مایل
suntan قهوه مایل بسرخ
inclined coil meter سنجه با پیچک مایل
inclined barrel arch طاق ضربی مایل
inclined barrel arch طاق گهوارهای مایل
luteovirescent زرد مایل بسبز
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
sloping barrel vault طاق ضربی مایل
roll piercing process روش نورد مایل
umber قهوه ای مایل به زرد
rubicund رنگ مایل به قرمز
purple red قرمز مایل به ارغوانی
scarlet قرمز مایل به زرد
pea green زرد مایل بسبز
griseous خاکستری مایل به ابی
tattletale gray سفید مایل بخاکستری
they canŠif they so wishŠ..... اگر مایل باشندمیتوانند...........
oblique shock wave موج ضربهای مایل
to be prepared to go مایل به رفتن بودن
swart سبزه مایل به سیاه
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
homosexual مایل به جنس خود
incilnable to do something مایل کردن بکاری
green with a blue tint سبز مایل به ابی
pinkish مایل به رنگ صورتی
canescent سفید مایل به تار
grege اردهای مایل به خاکستری
he is indisposed to go مایل نیست برود
bays سرخ مایل به قرمز
hoary سفید مایل به خاکستری
bay سرخ مایل به قرمز
cuesta جلگه مایل یااریب
reddish مایل بسرخی زننده
brownish مایل به قهوهای یاخرمایی
baying سرخ مایل به قرمز
blackish مایل به سیاه تیره
i am unwilling to go مایل نیستم بروم
bayed سرخ مایل به قرمز
he is not willing to go مایل برفتن نیست
he was not inclined to go مایل برفتن نبود
buffyy مایل به رنگ نخودی
he was found of her باو مایل بود
oxford blue ابی سیر مایل به ارغوانی
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
lama رنگ زرد مایل بقرمز
petunias رنگ قرمز مایل بابی
carbuncles رنگ نارنجی مایل به قرمز
petunia رنگ قرمز مایل بابی
carbuncle رنگ نارنجی مایل به قرمز
mahogany رنگ قهوهای مایل به قرمز
peacock blue رنگ ابی مایل بسبز
lamas رنگ زرد مایل بقرمز
ruffous بور خرمایی مایل بقرمز
teal blue رنگ ابی مایل به خاکستری
rufous بور خرمایی مایل بقرمز
raisins رنگ قرمز مایل به ابی
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
sea green رنگ سبز مایل بابی
backswept برگشته بطور مایل واریب
pansy رنگ قرمز مایل به ابی
pansies رنگ قرمز مایل به ابی
shell pink رنگ قرمز مایل به زرد
slate black رنگ ارغوانی مایل بسیاه
taupe رنگ خاکستری مایل به قهوهای
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
tawnier تیره زرد مایل بقهوهای
slate blue رنگ ابی مایل به خاکستری
decline مایل شدن رو بزوال گذاردن
raisin رنگ قرمز مایل به ابی
declined مایل شدن رو بزوال گذاردن
declines مایل شدن رو بزوال گذاردن
declining مایل شدن رو بزوال گذاردن
hoar سفید مایل به خاکستری موسفید
tawniest تیره زرد مایل بقهوهای
What's the charge per mile? اجاره هر مایل چقدر است؟
matelot رنگ ابی مایل بقرمز
gooseberry رنگ سیاه مایل به ارغوانی
gooseberries رنگ سیاه مایل به ارغوانی
tawny تیره زرد مایل بقهوهای
luridly رنگ زرد مایل به قرمز
lurid رنگ زرد مایل به قرمز
ti turn in سوی پایین مایل بودن
tan مازویی قهوهای مایل به زرد
cedars رنگ قرمز مایل به زرد
cedar رنگ قرمز مایل به زرد
auburn رنگ قرمز مایل به زرد
mikado رنگ زرد مایل به قرمز
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
sienna انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
terra cotta گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com