English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
severity خشونت
truculence خشونت
violence خشونت
violation خشونت
rowdiness خشونت
roughness خشونت
hoarseness خشونت
harshness خشونت
asperity خشونت
stricture خشونت
strictures خشونت
gruffness خشونت
huskiness خشونت
loath loth خشونت
raggedness خشونت
raucity خشونت
rigorism خشونت
truculency خشونت
Other Matches
harshly به خشونت
incivility خشونت وحشیگری
indelicacy خشونت بی نزاکتی
rigor سختگیری خشونت
act of violence عمل خشونت
non-violence احتراز از خشونت
unnecessary roughness خشونت بی مورد
headhunting خشونت در بازی
rigours سختگیری خشونت
rigors سختگیری خشونت
discourtesy خشونت تندی
rigour سختگیری خشونت
astingency درشتی خشونت
blatancy خودنمایی خشونت
grossness خشونت کلفتی
brusqurie خشونت در رفتار
burliness زبری خشونت
cheap shot خشونت عمدی
rough and tumble <idiom> با خشونت تمام جنگیدن
force خشونت نشان دادن
forces خشونت نشان دادن
forcing خشونت نشان دادن
violence شدت و تندی و سختی خشونت
slam bang بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
to lager-lout [British E] در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن [اصطلاح روزمره]
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com