English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
incivility خشونت وحشیگری
Other Matches
ferity وحشیگری
ruffianism وحشیگری
savageness وحشیگری
barbarities وحشیگری
vulgarism وحشیگری
rudeness وحشیگری
savagery وحشیگری
barbarity وحشیگری
rampaged وحشیگری کردن
rampage وحشیگری کردن
rampages وحشیگری کردن
brutality وحشیگری بیرحمی
brutalities وحشیگری بیرحمی
barbarism وحشیگری بربریت
rampaging وحشیگری کردن
truculency وحشیگری سبعیت
truculence وحشیگری سبعیت
vulgarity پستی وحشیگری
to go on the [British E] / a [American E] rampage با وحشیگری اینطرف و آنطرف رفتن
vandalism دشمنی با علم و هنر وحشیگری
truculence خشونت
gruffness خشونت
huskiness خشونت
truculency خشونت
harshly به خشونت
loath loth خشونت
raggedness خشونت
raucity خشونت
violence خشونت
hoarseness خشونت
violation خشونت
rowdiness خشونت
severity خشونت
roughness خشونت
rigorism خشونت
harshness خشونت
asperity خشونت
stricture خشونت
strictures خشونت
unnecessary roughness خشونت بی مورد
non-violence احتراز از خشونت
discourtesy خشونت تندی
act of violence عمل خشونت
rigours سختگیری خشونت
astingency درشتی خشونت
brusqurie خشونت در رفتار
burliness زبری خشونت
cheap shot خشونت عمدی
blatancy خودنمایی خشونت
rigour سختگیری خشونت
grossness خشونت کلفتی
headhunting خشونت در بازی
rigor سختگیری خشونت
indelicacy خشونت بی نزاکتی
rigors سختگیری خشونت
force خشونت نشان دادن
rough and tumble <idiom> با خشونت تمام جنگیدن
forces خشونت نشان دادن
forcing خشونت نشان دادن
slam bang بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
violence شدت و تندی و سختی خشونت
to lager-lout [British E] در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن [اصطلاح روزمره]
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com