Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
explicit reference
خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
Other Matches
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
push button tuner
میزانساز دگمهای
start button
دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
hyperlink
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
unique
یکتا
unequaled
یکتا
uniquely
یکتا
unequalled
یکتا
alone
یکتا
one of a kind
<adj.>
یکتا
monotheism
یکتا پرستی
tapeworm
کرم یکتا
stand alone
وضعیت یکتا
tapeworms
کرم یکتا
taenia
کرم یکتا حب القر ع
tapeworn
کرم یکتا حب القرع
field
فیلد
fields
فیلد
fielded
فیلد
field name
نام فیلد
calculated field
فیلد محاسبه
card field
فیلد کارت
chain field
فیلد اتصال
control field
فیلد کنترل
field definition
تعریف فیلد
repeating field
فیلد مکرر
data field
فیلد داده ها
field template
قالب فیلد
field template
الگوی فیلد
field privilege
امتیاز فیلد
derived field
فیلد مشتق
uniue
بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
sort field
فیلد مرتب سازی
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
user
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
devices
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
users
کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fields
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
lengths
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
length
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
primary
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
encoding
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fielding
ترتیب محل دهی فیلد در یک رکورد و فایل
fielded
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fields
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
addressing
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
knowledge
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
constant
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constants
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
Internet
- بیت یکتا که کامپیوترهایی که می خواهند به شبکه TCP/IP وصل شوند را مشخص میکند
delimit
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
members
1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimited
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimit
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimiting
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimiting
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimits
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
member
1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimits
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimited
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
immediate
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
minor sort key
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
identities
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
identity
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
page
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
relational database
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
major sort key
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
ambiguous
نام فایلی که برای یک فایل یکتا نام یکتایی ندارد و محل دهی فایل را مشکل می سازد
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
flag
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com