Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
cataplexy
خواب حیوانی
Other Matches
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoidal
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
hypnogogic
خواب اور خواب کننده
dreamy
خواب مانند خواب الود
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
somnific
خواب اور خواب الود
hypnagogic
خواب اور خواب کننده
dreamiest
خواب مانند خواب الود
dreamier
خواب مانند خواب الود
morpheus
الهه خواب خواب پرور
creaturely
حیوانی
bestial
حیوانی
brutish
حیوانی
animality
طبیعت حیوانی
animals
حیوانی جانوری
animal
حیوانی جانوری
zoophysics
فیزیک حیوانی
zooparasite
انگل حیوانی
zoogeography
جغرافیای حیوانی
zoochemistry
شیمی حیوانی
organic
بنیانی حیوانی
glycogen
نشاسته حیوانی
animally
بطور حیوانی
instincts
شعور حیوانی
animal oil
روغن حیوانی
animal black
ذغال حیوانی
animalism
عالم حیوانی
animal soap
صابون حیوانی
animal strach
نشاسته حیوانی
animal content
محتوای حیوانی
animal fat
چربی حیوانی
animal magnetism
مغناطیس حیوانی
instinct
شعور حیوانی
animalize
حیوانی کردن
boneblack
کلس حیوانی
cataplexy
هیپنوتیزم حیوانی
animal psychology
روانشناسی حیوانی
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
glycogenic
تولیدکننده شکردربافتههای حیوانی
herd book
نسب نامه حیوانی
echinoderm
حیوانی ازدسته خارپوستان
animalization
واجد صفات حیوانی
adipose tissue
چربی حیوانی پیه
zoogeographer
کارشناس جغرافیای حیوانی
zoogeographic
وابسته به جغرافیای حیوانی
zoogeographical
وابسته به جغرافیای حیوانی
sarcode
سفیده یاخته حیوانی
animalization
وجود مواد حیوانی
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
dapple
حیوانی که بدنش خالخال باشد
stud
حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
He is fast asleep.
خواب خواب است
cynocephalus
[مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
biology
زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
glomerule
خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
arrdwolf
[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
guinea pigs
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
horse sense
شعور حیوانی شعور ذاتی وطبیعی
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
noctambulation
خواب
noctambulism
خواب
asleep
خواب
watchfulness
بی خواب
post dormitum
پس خواب
isocline
هم خواب
floor gully
کف خواب
sleep
خواب
sleeping
خواب
sleeps
خواب
shut-eye
خواب
dreaming
خواب
bedfellow
هم خواب
dream
خواب
nap
خواب
bedfellows
هم خواب
napped
خواب
dreams
خواب
napping
خواب
dreamed
خواب
naps
خواب
sleepless
بی خواب
mummy bag
کیسه خواب
drowsihead
سنگینی خواب
footsack
کیسه خواب
beauty sleep
خواب اضافی
nightlight
چراغ خواب
nightlights
چراغ خواب
nightshirt
پیراهن خواب
nightshirts
پیراهن خواب
hypnogenesis
ایجاد خواب
the new of dreams
عالم خواب
hypnic
خواب اور
to lull to sleep
خواب کردن
hypnagogic
خواب اور
to oversleep oneself
خواب ماندن
hypersomnia
خواب زدگی
to put to bed
خواب کردن
he is a
او خواب است
to rock to sleep
خواب کردن
to sleep fast
خواب خوش
uprise
از خواب برخاستن
get off to sleep
خواب رفتن
steeped in slumber
مست خواب
wool-gathering
خواب و خیال
to doze off
به خواب رفتن
to fall asleep
به خواب رفتن
dorter
اتاق خواب
dortour
اتاق خواب
bed clothes
جامه خواب
dreamful
خواب مانند
drowsihead
خواب الودگی
dream reader
خواب تعبیرکن
Womens dreams go by contraries.
خواب زن چپ است
dogsleep
خواب سبک
paradoxical sleep
خواب تناقضی
coved cornice
قرنیز کف خواب
Beauty sleep .
خواب ناز
bed room
اطاق خواب
sopor
خواب عمیق
slumbery
خواب اور
predormitum
پیش خواب
slumbrous
خواب اور
parasomnia
نابهنجاری خواب
slumbrous
خواب الود
pajama
لباس خواب
oneirocritic
خواب تعبیر کن
somnambulation
خواب گردی
somnambulism
خواب گردی
noctambulant
در خواب راه رو
night suit
جامه خواب
night robe
لباس خواب
night gown
خواب جامه
somnambulistic
خواب گرد
profound sleep
خواب سنگین
slumbery
خواب الود
slumberous
خواب الود
slumberous
خواب اور
slumb
خواب ژور
slumb
خواب الود
sleeplike
خواب مانند
sleeplike
مثل خواب
sleepiness
خواب الودی
somniloquy
خواب گفتاری
sleep talking
خواب گفتاری
sleep spindles
دوکهای خواب
sleep deprivation
محرومیت از خواب
sleep center
مرکز خواب
silent hours
ساعات خواب
somnifacient
خواب اور
night clothes
جامه خواب
hypnophobia
خواب هراسی
hypnology
خواب شناسی
hypnologist
خواب شناس
hypnolepsy
حمله خواب
hypnoidal
خواب گونه
hypnotic
تولیدکننده خواب
hypnoid
خواب گونه
somnifugous
خواب زدا
somnolence
خواب الودگی
somnolism
خواب مصنوعی
hypnogenic zone
ناحیه خواب زا
sopite
خواب کردن
hypnopompic
بی خواب کننده
hypnopompic
خواب زدا
narcosis
خواب شیمیایی
narcolepsy
حمله خواب
somnifacient
خواب الود
narcitic
خواب اور
somniferous
خواب اور
mesmerism
خواب مغناطیسی
maya
خواب و خیال
lights out
ساعت خواب
interpretation of a dream
تعبیر خواب
hypnos or nus
رب النوع خواب
hypnopompic hallucination
توهم پس خواب
hypnopompic
خواب و بیدار
hypnogenic
خواب انگیز
antihypnotic
خواب شکن
sleepiest
خواب الود
dreams
خواب دیدن
bedding
وسایل خواب
drowsiness
خواب الودگی
somnolent
خواب الود
terraces
بهار خواب
opiates
خواب اور
opiate
خواب اور
piled
خواب پارچه
soporific
خواب اور
siesta
خواب نیمروز
siestas
خواب نیمروز
soporific
خواب الود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com