Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
Search result with all words
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
I'd like a double room
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Other Matches
compartmentalised
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
اتاق اتاق کردن
I'd like ...
من ... را میخواهم.
I'd like ...
من ... میخواهم.
I'd like a ...
من یک ... میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like a dye.
من رنگ مو میخواهم.
I'd like some orange juice.
من آب پرتقال میخواهم.
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
I'd like some hair gel.
من کمی ژل مو میخواهم.
iam inclined to think
میخواهم بگویم
I'd like some ...
من کمی ... میخواهم.
i am in a hurry for it
زود میخواهم
I'd like some ...
من مقداری ... میخواهم.
an inceptive
یعنی میخواهم لرزکنم
I'd like breakfast, please.
لطفا صبحانه میخواهم.
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
I'd like a dessert, please.
لطفا دسر میخواهم.
I will be staying a month
من میخواهم یک ماه بمانم.
I'd like some soup.
من مقداری سوپ میخواهم.
I will be staying a few days
من میخواهم یک هفته بمانم.
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
i beg leave to say
اجازه میخواهم بگویم
I'd like a shave.
میخواهم ریشم را بزنم.
I'd like to pay.
میخواهم پرداخت کنم.
i want you to go
میخواهم شما بروید
I'd like a face-pack.
من ماسک صورت میخواهم.
I need them tonight.
من آنها را امشب میخواهم.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
I need them urgently.
من آنها را فوری میخواهم.
i wish to stay here
میخواهم اینجا بمانم
i express my regret for it
پوزش میخواهم که چنین شد
I'd like to try ...
من میخواهم ... را امتحان کنم.
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
I'd like something to drink.
چیزی برای نوشیدن میخواهم.
i beg your pardon
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
I want one of these please.
لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I'd like something to eat.
چیزی برای خوردن میخواهم.
I'd like a shave.
میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
I'd like a shampoo and set.
شامپو و خشک کردن میخواهم.
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
I'd like to hire a car.
من میخواهم یک اتومبیل اجاره کنم.
I'd like some small change.
من قدری پول خرد میخواهم.
I will be staying a few days
من میخواهم چند روزی بمانم.
I'd like a shampoo for greasy hair.
من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I'd like a shampoo for dry hair.
من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I'd like a haircut, please.
لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
I want these clothes ironed.
من میخواهم این لباس ها اتو شود.
I'd like to change some 1000 euro.
میخواهم ۱۰۰۰ یورو را تبدیل کنم.
I want these clothes cleaned.
من میخواهم این لباس ها تمیز شود.
I want these clothes washed.
من میخواهم این لباس ها شسته شود.
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
give someone an inch and they will take a mile
<idiom>
اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
rooms
اتاق
room mate
هم اتاق
chambers
اتاق
chamber
اتاق
room
اتاق
Room 123
اتاق 123
a double room
یک اتاق دو نفره
Elephant in the living room
فیل در اتاق نشیمن
a sinlge room
یک اتاق یک نفره
vestibular
اتاق کوچک بدن
ante-chamber
اتاق انتظار
assmbly-room
اتاق همایش
long gallery
اتاق طویل
keeping-room
اتاق نشیمن
dortour
اتاق خواب
dorter
اتاق خواب
common joist
تیر کف اتاق
batten
[تخته ی کف اتاق ]
a single room
یک اتاق یک نفره
waiting-room
اتاق انتظار
chamber of commerce
اتاق تجارت
sitting-rooms
اتاق نشیمن
sitting-room
اتاق نشیمن
studding
ارتفاع اتاق
sitting room
اتاق نشیمن
tearoom
اتاق چای
toolroom
اتاق ابزار
undercroft
اتاق کلیسا
vacuum chamber
اتاق خلاء
war room
اتاق جنگ
war room
اتاق عملیات
linoleum
مشمع کف اتاق
bed and breakfast
اتاق و صبحانه
clearing houses
اتاق تهاتر
clearing house
اتاق تهاتر
spense
اتاق ناهارخوری
snow cave
اتاق برفی
chamber of commerce
اتاق بازرگانی
chamber of trade
اتاق بازرگانی
chamber of trade
اتاق تجارت
surgery
اتاق جراحی
surgeries
اتاق جراحی
roomfuls
بقدر یک اتاق پر
chamber of shipping
اتاق کشتیرانی
distorted room
اتاق خطاانگیز
wheelhouses
اتاق سکان
wheelhouse
اتاق سکان
living rooms
اتاق نشیمن
living room
اتاق نشیمن
operations room
اتاق عملیات
room temperature
دمای اتاق
roomful
بقدر یک اتاق پر
newsroom
اتاق نودادنگاری
studios
اتاق کار
studio
اتاق کار
reading room
اتاق قرائت
reading rooms
اتاق قرائت
Get out of the room.
از اتاق بروبیرون
reception room
اتاق پذیرایی
reception room
اتاق انتظار
reception rooms
اتاق پذیرایی
reception rooms
اتاق انتظار
newsrooms
اتاق نودادنگاری
common rooms
اتاق استادان
common room
اتاق استادان
houseroom
اتاق خانه
newsroom
اتاق خبر
spence
اتاق ناهارخوری
newsrooms
اتاق خبر
sickrooms
اتاق بیمار
sickroom
اتاق بیمار
chambers
اتاق خواب خوابگاه
cabins
اتاق کوچک قایق
vestibular
مربوط به اتاق کوچک
enclosure
اتاق راهبان
[دین]
workshops
اتاق کار کارگاه
workshop
اتاق کار کارگاه
calefactory
[اتاق گرم صومعه]
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
casuality department
[British E]
اتاق عمل اورژانس
A+E unit
[British E]
اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
vestry
اتاق دعا رخت کن
vestries
اتاق دعا رخت کن
halls
اتاق بزرگ دالان
cabin
اتاق کوچک قایق
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
اتاق عمل اورژانس
chamber
اتاق خواب خوابگاه
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
Casuality
[British E]
اتاق عمل اورژانس
hall
اتاق بزرگ دالان
Operation room.
اتاق عمل ( بیمارستان )
stokehold
اتاق اتشخانه کشتی
playrooms
اتاق بازی کودکان
undercroft
اتاق زیر زمینی
playroom
اتاق بازی کودکان
workroom
اتاق کار کارگاه
Br
مخفف اتاق خواب
lead chamber process
فرایند اتاق سربی
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
Egyptian hall
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
redoes
دوباره اتاق را تزئین کرد
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redoing
دوباره اتاق را تزئین کرد
NO VACANCIES
اتاق خالی موجود نیست.
redone
دوباره اتاق را تزئین کرد
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
Mary is in the next room.
ماری در اتاق پهلویی است.
smoking room
اتاق ویژه سیگار کشیدن
deckhouse
اتاق روی عرشه کشتی
redo
دوباره اتاق را تزئین کرد
industries and mines
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
redid
دوباره اتاق را تزئین کرد
tape library
اتاق مخصوص نگهداری نوار
cattle
[rooms]
of the worst description
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
She was sitting in the corner of the room .
گوشه اتاق نشسته بود
She entered the room as naked as the day she was born .
لخت وعور وارد اتاق شد
chamber of commerce
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
Do you have any vacancies?
آیا اتاق خالی دارید؟
May I see the room?
آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
What is my room number?
شماره اتاق من چند است؟
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
enfilade
[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
suite
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
double up
<idiom>
اتاق خود را باکسی شریک بودن
suites
اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
There are no vacancies at the hotel.
هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
stateroom
اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
There is an air of mystery in this room.
این اتاق حالت مرموزی دارد
Give the room a good clean.
اتاق را حسابی جمع وجور کردن
smokers
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
bodywork
ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
smoker
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
loft ladder
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com