Dictiornary-Farsi | خود بزرگ بینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
macromania	خود بزرگ بینی


Search result with all words

swelled head <idiom>	(خود بزرگ بینی) از واقعیت خود را برتر دیدن
Other Matches

snub-nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum	حفرههای بینی پره بینی
My grandparents are six feet under. <idiom>	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandam	مادر بزرگ ننه بزرگ
so large	چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
guided propagation	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anticipated stock losses	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
snot	اب بینی
chiromancy	کف بینی
cross eye	کج بینی
cross eye	دو بینی
nose	بینی
snivels	اب بینی
the handle of the face	بینی
snivelling	اب بینی
graphology	خط بینی
rheum	اب بینی
rhinologist	بینی
snoot	بینی
palmistry	کف بینی
double vision	دو بینی
noses	بینی
snivelled	اب بینی
sniveling	اب بینی
pecker	بینی
neb	بینی
hand reading	کف بینی
nozzle	بینی
snivel	اب بینی
mucus of the nose	اب بینی
nozzles	بینی
nasally	از بینی
night bilndness	شب بینی
sniveled	اب بینی
prognostication	پیش بینی
prognostications	پیش بینی
stereoscopic	برجسته بینی
cautioned	پیش بینی
noses	بینی اسب
My nose is running.	از بینی ام آب می آید
introspection	باطن بینی
subtility	باریک بینی
precaution	پیش بینی
spectroscopy	طیف بینی
finesse	نکته بینی
spectroscope	طیف بینی
expectation	پیش بینی
nose	بینی اسب
hook-nosed	دارای بینی کج
hook nosed	دارای بینی کج
nostril	سوراخ بینی
microscopic	ذره بینی
rhinology	بینی شناسی
snuffer	سوراخ بینی
soothsayer	فال بینی
strology	زایجه بینی
soothsaying	فال بینی
nostrils	سوراخ بینی
expectations	پیش بینی
precautions	پیش بینی
forecasts	پیش بینی
second sight	روشن بینی
second sight	دور بینی
forecasted	پیش بینی
forecast	پیش بینی
sniffs	بینی گرفتن
sniffing	بینی گرفتن
sniffed	بینی گرفتن
sniff	بینی گرفتن
weltanschauung	جهان بینی
to read people's hands	کف بینی کردن
nose leather	چرم بینی
anticipation	پیش بینی
telegnosis	غیب بینی
cautions	پیش بینی
astrology	طالع بینی
astrology	اختر بینی
cautioning	پیش بینی
xanthopsia	زرد بینی
world view	جهان بینی
caution	پیش بینی
the tip of the nose	نوک بینی
the two nostrils	دو سوراخ بینی
optimism	خوش بینی
to blow nose	گرفتن بینی
vibrissa	موی بینی
perspicuity	روشن بینی
night bilndness	روز بینی
genethlilogy	طالع بینی
genethlilogy	زایچه بینی
nearsightedness	نزدیک بینی
nassal	وابسته به بینی
nasoscope	بینی بین
nasology	مبحث بینی
nasolabial	وابسته به لب و بینی
nasitis	اماس بینی
fortune telling	طالع بینی
forcasting	پیش بینی
ornithoscopy	مرغ بینی
perdict	پیش بینی
ozena	قرحه بینی
erythropsia	سرخ بینی
outsight	فاهر بینی
false pride	خود بینی
fastidiousness	باریک بینی
outsight	برون بینی
otoscopy	گوش بینی
flat nosed	پهن بینی
nasion	بیخ بینی
nasiform	بینی شکل
isomorphism	هم ریخت بینی
keenness of sight	تیز بینی
megalopsis	درشت بینی
megalopsia	درشت بینی
macropsia	درشت بینی
laryngoscopy	حنجره بینی
lenticular	ذره بینی
localism	کوته بینی
microscopy	ذره بینی
microscopy	ریز بینی
moon blindness	روز بینی
nasality	وابستگی به بینی
nares	مجراهای بینی
paranasal	نزدیک بینی
near sightedness	نزدیک بینی
near sight	نزدیک بینی
myopy	نزدیک بینی
haemoscopy	خون بینی
hawk nose	بینی قوشی
mucus of the nose	مخاط بینی
long siht	دور بینی
astronomy	طالع بینی
predictions	پیش بینی
megalomania	خودبزرگ بینی
myopia	نزدیک بینی
nasal	وابسته به بینی
nasal	مربوط به بینی
prediction	پیش بینی
clairvoyance	روشن بینی
clairvoyance	غیب بینی
self imprtance	خود بینی
pessimistically	ازروی بد بینی
optimism	نیک بینی
foresight	پیش بینی
forecasting	پیش بینی
auguries	پیش بینی
augury	پیش بینی
priggism	اندک بینی
priggery	خود بینی
prevision	پیش بینی
clear sightedness	روشن بینی
pregiurement	پیش بینی
conchoscope	بینی بین
crystal gazing	بلور بینی
polyopia	چند بینی
platyrrhine	پهن بینی
lookahead	پیش بینی
prospectiveness	پیش بینی
biopsy	زنده بینی
scintillating scotoma	اخگر بینی
stricture	باریک بینی
strictures	باریک بینی
rhiopharyngeal	بینی حلقی
rhinoscope	بینی نگر
abdominos'copy	شکم بینی
rhinal	وابسته به بینی
retinoscopy	شبکیه بینی
quillet	باریک بینی
perspicuity	تیز بینی
revision	باز بینی
subtleties	باریک بینی
insolence	خود بینی
insights	درون بینی
insight	درون بینی
inferiority complexes	خود کم بینی
inferiority complex	خود کم بینی
nasute	گنده بینی
projections	پیش بینی
arrangement	پیش بینی
worldview	جهان بینی
preparations	پیش بینی
subtlety	باریک بینی
revisions	باز بینی
realism	واقع بینی
objectivity	واقع بینی

macromania

خود بزرگ بینی