English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
runway خیابان پرواز
runways خیابان پرواز
Other Matches
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
St خیابان
SS خیابان
road bridge پل خیابان
roads خیابان
road خیابان
street خیابان
avenue خیابان
lanes خیابان
avenuse خیابان
streets خیابان
roadbed کف خیابان
lane خیابان
avenues خیابان
pavements کف خیابان
pavement کف خیابان
alley خیابان کوچک
asphaltum قیر خیابان
alleys خیابان کوچک
the open of a street دهنه خیابان
alleyways خیابان کوچک
up the street بالای خیابان
avenue خیابان اصلی
At the end of the street. درته خیابان
Fleet Street خیابان فلیت
avenues خیابان اصلی
roadways وسط خیابان
roadway وسط خیابان
roads طریق خیابان
Downing Street خیابان داونینگ
road طریق خیابان
carriage drive خیابان پارک
drive way جاده خیابان
parkway خیابان مشجر
parkway خیابان درختدار
stop street خیابان فرعی
street lighting روشنایی خیابان
slums خیابان پرجمعیت
slum خیابان پرجمعیت
asphalt قیر خیابان
crossroads تقاطعدر جاده یا خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
orderly bin صندوق زباله در خیابان
road side کنار جاده یا خیابان
road traffic رفت و امد خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
tram [British E] قطار برقی خیابان
kennels جوی مجرای اب خیابان
kennel جوی مجرای اب خیابان
to stroll through the streets در خیابان ها قدم زدن
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
to lay out خیابان بندی کردن
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
street lightning روشنی راه و خیابان
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
toby خیابان جاده اصلی
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
lay out نقشه خیابان بندی
bituminous road جاده یا خیابان اسفالت
road traffic امد وشد خیابان
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
The store across the street. فروشگاه آنطرف خیابان
macadam سنگ فرش کردن خیابان
glade خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glades خیابان یا کوچه جنگل درختستان
Where does this street lead on to ? این خیابان یکجا می خورد ؟
i walked a cross the street از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
roadways وسط خیابان زمین جاده
roadway وسط خیابان زمین جاده
street gutter نهر کنار خیابان و راه
curbstone سنگ جدول پیاده رو خیابان
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
to pave the street with stone خیابان را سنگ فرش کردن
avenuse خیابان وسیع راهرو باغ
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
jaywalk با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
double-parking نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
double-parked نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
drinking fountain محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountains محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
double-parks نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
erfuge پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boulevards خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevard خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
street offences اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
islands محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
island محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
ceiling حد پرواز
flightless بی پرواز
trip پرواز
trips پرواز
tripped پرواز
flight deck پل پرواز
flight decks پل پرواز
sorties پرواز
sortie پرواز
flying پرواز
blast-off پرواز
fly پرواز
flight پرواز
ceilings حد پرواز
blast off پرواز
flight line خط پرواز
night flying پرواز
night flying شب پرواز کن
instrument flight پرواز کور
mission ready اماده پرواز
on the wing پرواز کننده
instrument fkight پرواز کور
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
flight ration جیره پرواز
flight platform سکوی پرواز
flightworthy قابل پرواز
flighty deck اطاق پرواز
flyable قابل پرواز
flying ground میدان پرواز
flying shot تیر سر پرواز
flying speed سرعت پرواز
flying officer افسر پرواز
free flight پرواز ازاد
high flying بلند پرواز
icarian بلند پرواز
take off پرواز کردن
to launch into the air پرواز کردن
to take off پرواز کردن
to take wing پرواز کردن
return flight پرواز برگشت
visual flight پرواز بصری
volant پرواز کننده
volitant پرواز کننده
in-flight حین پرواز
single flight پرواز رفت
path of flight مسیر پرواز
post flight بعد از پرواز
preflight قبل از پرواز
soarer پرواز کننده
sortie reference شماره پرواز
space flight پرواز فضایی
fly پرواز کردن
flypast پرواز در ارتفاع کم
flybys پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
ambitious بلند پرواز
helms سکان پرواز
helm سکان پرواز
flight control کنترل پرواز
kites پرواز کردن
kite پرواز کردن
flight decks عرشه پرواز
flight deck عرشه پرواز
goggling عینک پرواز
flypasts پرواز در ارتفاع کم
scamper پرواز سریع
flight clearance اجازه پرواز
flying پرواز کننده
combat available اماده به پرواز
dead reckonning پرواز کور
ceilings سقف پرواز
ceiling سقف پرواز
administrative flight پرواز اداری
air medal نشان پرواز
cruising altitude ارتفاع پرواز
scampers پرواز سریع
scampering پرواز سریع
flege قابل پرواز
scampered پرواز سریع
goggled عینک پرواز
flight path مسیر پرواز
altivolant بلند پرواز
runways باند پرواز
runway باند پرواز
flight computer کامپیوتر پرواز
blood agent مدت پرواز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com